مزایا و مضرات عدم تمرکز

  • 2022-09-24

عدم تمرکز مفهوم امروز است که تصمیم گیری فقط حق مدیریت عالی نیست. با افزایش حرفه ای در عملکرد مدیریت و دهانه جهانی تجارت ، عدم تمرکز در صورت نیاز یک سازمان به یک نیاز تبدیل شده است.

مزایا و مضرات عدم تمرکز

4 مزیت و مضرات عدم تمرکز

مزایای عدم تمرکز:

من. denteralization d ممکن است تا حدودی صرفاً نتیجه شرایط (دیل) باشد. تمرکز یک رهبر صالح را قادر می سازد تا کار را کنترل کند و نتایج را به سرعت و مؤثر تولید کند.

II. این به هماهنگی کار و قرار دادن همه فعالیت ها کمک می کند. برخی شرایط خاص وجود دارد که مدیران را وادار به ذخیره اقتدار و متمرکز کردن قدرت تصمیم گیری می کند.

iiiاقدامات را می توان بر آنچه باید انجام شود متمرکز شود و تکثیر را می توان استراحت کرد. گرفتن همه واحدها آسان می شود و مردم در همان زمان بدون هدر رفتن منابع و انرژی ، همان کار را انجام می دهند.

IVعدم تمرکز بهترین راه حل برای رسیدگی به شرایط اضطراری است - از جمله کاهش فروش ، کاهش هزینه ها ، استفاده از منابع به طور مؤثر ، فشار آوردن به یک رقیب به دیوار ، رسیدگی به تغییرات سیاست دولت و غیرهبرای همه چیز.

با این حال ، تمرکز ، پردازش بسته های داده های مربوط به محصولات ، بازارها ، هزینه ها ، امور مالی ، افراد و غیره را برای مدیران بسیار دشوار می کند و در زمان سریع تصمیم می گیرد و به روشی مناسب تصمیم می گیرد. مدیران با تعداد زیادی از کارهای دقیق و جامع بار سنگین می شوند. آنها باید برای ساعات طولانی دردناک کار کنند و یک کیف پر شده (از مشکلات) را با آنها در خانه بگیرند.

تمرکز ، مدیریت عالی را وادار می کند تا دیدگاه گسترده ای داشته باشد که ممکن است فراتر از ظرفیت آنها باشد (کارول). مقدار زیادی از قدرت داده شده به تعداد معدودی ممکن است مورد آزار و اذیت قرار گیرد (قدرت کاملاً فاسد می شود و ممکن است به عنوان "شلاق" استفاده شود). خطرناک تر ، ثروت سازمان به سلامت و نشاط افراد مدیریت ارشد بستگی دارد. این سازمان نسبت به آنچه در مورد مردم ارشد پویا و با استعداد خود اتفاق می افتد بسیار آسیب پذیر است. تمرکز خطوط ارتباطی را به چند نفر در بالای سازمان سیل می زند.

در نتیجه ، سرعت ارتباطات به سمت بالا و روند تصمیم گیری کند است. سرانجام ، تمرکز ابتکار عمل ، اعتماد به نفس و قضاوت پرسنل سطح پایین را می کشد. این امر از توسعه پرسنل عملیاتی جلوگیری می کند.

مضرات عدم تمرکز:

عدم تمرکز یک شرط مطمئن نیست. اگر به روش زیر انجام نشود ، می تواند یک تمرین مشکل ساز باشد:

عدم تمرکز فشار بر سرهای تقسیم کننده افزایش می یابد تا سود را به هر قیمتی تحقق بخشد. این ممکن است منجر به رقابت بین المللی شود که منجر به دعواهای تلخ شود. هر سر بخش ممکن است وسوسه شود تا امپراتوری خود را به هزینه دیگران بسازد. مشکلات هماهنگی و کنترل نیز ممکن است در شرایطی ایجاد شود که چنین "مینی شرکتها" یا "امپراتوری های کوچک" در یک سازمان وجود داشته باشند.

عدم تمرکز منجر به تکثیر تلاش کارکنان می شود. برای استقلال ، هر بخش باید به خرید ، پرسنل ، بازاریابی و سایر متخصصان دسترسی داشته باشد. در نتیجه انتظار می رود که هر بخش گروه بزرگی از متخصصان کارکنان را با هزینه عظیم حمل کند.

3. برخی از مضرات عدم تمرکز مربوط به مفهوم سود مرکز است:

افراد غالباً توانمند و ذیصلاح ممکن است برای اجرای سازمان های تقسیم شده در دسترس نباشند. آزادی عمل ممکن است منجر به تنوع تصمیمات شود. بسیاری از اوقات کنترل از راه دور از ستاد ممکن است با رشد شرکت بی اثر باشد. علاوه بر این ، عدم تمرکز برنامه های آموزشی را طلب می کند که ممکن است وقت گیر و بسیار گران باشد.

7 مزیت و مضرات عدم تمرکز

مزایای تمرکز:

تمرکز مرجع تصمیم گیری ممکن است مزایای بسیاری را برای سازمان به همراه آورد:

1. استاندارد سازی:

تصمیمات متمرکز منجر به استاندارد سازی سیاست ها و رویه ها می شود که یکنواختی در کل سازمان دنبال می شود و هماهنگی را آسان تر می کند.

2. یکنواختی عمل:

در جایی که یک شرکت آرزو می کند که همه واحدهای عملیاتی به همان شیوه کارهای خاصی انجام دهند ، تمرکز تصمیم گیری مناسب می تواند چنین یکنواختی را به همراه آورد.

3. این رهبری شخصی را تسهیل می کند:

رهبری شخصی نکته مهمی برای موفقیت شرکتهای کوچک است. همچنین در مراحل اولیه شرکت ها مهم است. در هر دو مورد ، مدیر دارای تمام مقام خود می تواند قدرت را بر زیردستان اعمال کند.

4. تصمیمات کیفیت:

افراد مدیریت ارشد باتجربه هستند و دید کلی از شرکت دارند. تصمیمات آنها بالغ است و با توجه به فواید کلی شرکت در نظر گرفته می شود.

5- به طور موثری مواقع اضطراری را کنترل کنید:

در زمان اضطراری ، تصمیم گیری متمرکز به عنوان یک آرامش سریع عمل می کند زیرا هیچ وقت برای مشاوره با دیگران وجود ندارد.

6. اقتصاد:

درجه بالایی از تمرکز اقتدار ، کارکنان سطح پایین را از تصمیم گیری جدا می کند ، در نتیجه خواستار مهارت های مدیریتی کمتری از آنها می شود. اقتصاد را می توان در استخدام کارکنان مدیریتی نسبتاً کمتری مشاهده کرد. علاوه بر این ، مدیریت متمرکز می تواند اقتصادهایی را در مقیاس بزرگ به ارمغان بیاورد ، به عنوان مثال- خرید و فروش فله منجر به کاهش هزینه های کلی خواهد شد.

7. سادگی:

تصمیم گیری متمرکز ، ساختار قدرت شرکت را برای درک ساده ایجاد می کند. در مورد قدرت تصمیم گیری در بین کارکنان سازمان هیچ سردرگمی یا درگیری وجود ندارد.

محدودیت های تمرکز. تمرکز ممکن است فقط برای گسترش خاص و تحت شرایط خاص مفید باشد. فراتر از آن ، روز به روز دچار مشکل می شود و رشد شرکت را محدود می کند.

برخی از مضرات تمرکز را می توان به شرح زیر مشاهده کرد:

1. مدیریت عالی بیش از حد:

به دلیل اضافه بار کار ، مدیران سطح بالا نمی توانند روی کارکردهای مهم و مسائل متمرکز شوند زیرا خود را در تصمیم گیری روزانه درگیر نگه می دارند.

2. ساختار نامتعادل سازمان:

موقعیت های بارگذاری شده در سطح بالا و سطوح پایین تر ممکن است عدم تعادل در ساختار یک سازمان ایجاد کند.

3. ابتکار فردی را از بین می برد:

تمرکز فقط در حدود معدود افراد (مدیریت عالی) تکامل می یابد. آنها تمام تصمیمات را می گیرند و تصمیم می گیرند که چگونه آنها را اجرا کنند. قرار نیست دیگران ابتکار عمل را انجام دهند و هر کاری را که به آنها گفته شده است انجام می دهند. این عمل ابتکارات فردی را از بین می برد و اجازه نمی دهد خط دوم فرمان در سازمان رشد کند.

4- عملیات را کاهش دهید:

از آنجا که مدیران محل کار برای تصمیم گیری ها آزاد نیستند ، در صورت وجود هرگونه احتمالی ، تا زمان تصمیم گیری از زمان مدیریت ، ممکن است اجرای آن خیلی دیر شود. علاوه بر این ، در دسترس بودن مدیریت عالی ممکن است در صورت نیاز ، سازمان را بدون هیچ تصمیمی ترک کند.

5. تصمیمات فاقد دانش تخصصی است:

از آنجا که ممکن است مدیریت عالی در همه زمینه ها متخصص نباشد ، تصمیماتی که توسط آنها گرفته شده است ، فاقد دیدگاه یک متخصص است. حتی یک متخصص یا کارمند تحت مجموعه متمرکز ، در منطقه خود دست آزاد ندارد. کار وی عمدتاً مدیران ارشد را متقاعد می کند که پیشنهاد وی باید اجرا شود.

مزایا و مضرات عدم تمرکز - توضیح داده شده است

مزایای عدم تمرکز:

عدم تمرکز مفهوم امروز است که تصمیم گیری فقط حق مدیریت عالی نیست. با افزایش حرفه ای در عملکرد مدیریت و دهانه جهانی تجارت ، عدم تمرکز در صورت نیاز یک سازمان به یک نیاز تبدیل شده است.

برخی از مزایای آن در زیر ذکر شده است:

1. بار مدیران ارشد را کاهش می دهد:

تمرکز بر سر مدیران ارشد. آنها هیچ وقت برای برنامه ریزی ، سیاست گذاری و غیره باقی مانده اند. عدم تمرکز مدیران ارشد را از برخی از بار خود باز می دارد.

2. تصمیمات سریع و بهتر:

تحت سیستم غیر متمرکز ، قدرت تصمیم گیری به سطح اجرای واقعی واگذار می شود. هر زمان که نیاز به تصمیم گیری وجود داشته باشد ، مدیر اجرایی مربوطه ممکن است بدون تأخیر در مورد چیزها تصمیم بگیرد. برای بیشتر کارها نیازی به مراجعه به سطح بالا نیست.

علاوه بر این ، زیردستان ممکن است دانش بهتری از شرایط محلی که بر حوزه های کار آنها تأثیر می گذارد ، داشته باشند. این امر به آنها اجازه می دهد تا انتخاب های داوری آگاهانه تری انجام دهند ، به عنوان مثال ، فروشندگان دانش دقیق در مورد مشتریان دارند.

3. تنوع را تسهیل می کند:

با سیستم متمرکز اقتدار ، تنوع نمی تواند فراتر از یک سطح خاص رشد کند. با عدم تمرکز سازی متنوع سازی می تواند به هر میزان انجام شود.

4- استفاده از قابلیت های زیردستان:

در یک سیستم غیرمتمرکز ، زیردستان فرصتی برای نشان دادن مهارت و تخیل خود دارند. آنها ممکن است به چیزی منجر شوند که مدیریت عالی حتی نمی تواند درک کند.

5. توسعه مدیران:

مدیریت در سطح میانه و خردسال برای به دست آوردن موقعیت های بالاتر نظافت می شود. به آنها تجربه تصمیم گیری در هنگام انجام وظایف تفویض شده (توسعه مدیریت) داده می شود.

6. به زیردستان انگیزه می دهد:

تحت عدم تمرکز ، زیردستان فرصت هایی را برای تصمیم گیری به طور مستقل دریافت می کنند. این امر نیاز انسان به قدرت و وضعیت را با ایجاد انگیزه فرد برای کار بر روی توانایی بهینه خود برآورده می کند.

7. بار ارتباطات را کاهش می دهد:

عدم تمرکز حجم ارتباط روزانه بین دفتر مرکزی و شعب را کاهش می دهد ، بنابراین به مدیران ارشد فرصت می دهد تا استراتژی بلند مدت را در نظر بگیرند.

مضرات عدم تمرکز:

از آنجا که هیچ "خوب" در جهان بدون "بد" وجود ندارد ، عدم تمرکز هزینه ها و کاستی های خاص خود را دارد.

برخی از مضرات احتمالی عدم تمرکز در زیر ذکر شده است:

1. افزایش هزینه ها:

عدم تمرکز باعث افزایش هزینه های دولت می شود زیرا به اشتغال پرسنل آموزش دیده برای پذیرش اقتدار نیاز دارد. علاوه بر این ، تکثیر عملکردهای مدیریتی در بخش ها/واحدهای مختلف وجود دارد که منجر به افزایش هزینه می شود.

2. از دست دادن کنترل:

بیش از حد عدم تمرکز ممکن است منجر به از بین رفتن کنترل از دست مدیریت عالی شود. واحدهای مختلف سازمان ممکن است به عنوان واحدهای خودمختار که به نفع خودشان به نفع منافع کلی سازمان کار می کنند ، کار کنند.

3. سوء استفاده از اقتدار:

در بعضی مواقع ، مدیریت سطح پایین قادر به اداره اقتدار با عزت نیست. آنها ممکن است بر خلاف منافع سازمان از آن برای اهداف شخصی خود استفاده کنند.

4- هماهنگی دشوار در کنترل:

عدم تمرکز ممکن است ناسازگاری در شرکت ایجاد کند. به عنوان مثال ، روشهای یکنواخت ممکن است برای همان نوع کار در بخش های مختلف دنبال نشود. این کار هماهنگی و کنترل را دشوار می کند.

9 مزیت و مضرات عدم تمرکز

در زیر روشهای مفید بودن عدم تمرکز در مدیریت تجارت وجود دارد:

(1) این بار بار اجرایی ارشد را کاهش می دهد:

عدم تمرکز به کاهش بار مدیران ارشد کمک می کند زیرا آنها قدرت خود را به زیردستان خود واگذار می کنند و آنها را برای کارهای مهم تر که نیاز به توجه فوری خود دارند ، آزاد می کنند.

فریم بندی سیاست ، برنامه ریزی برنامه و تصمیم گیری مهم معدود مشاغل مهمی است که مدیران ارشد باید انجام دهند و توجه مناسبی را به خود جلب کنند. زمان در اختیار اجرایی ارشد است. او مجبور است هر دقیقه در اختیار خود استفاده کند. برای این او مجبور به تفویض است. عدم تمرکز او را زنده تر ، هوشیار ، باهوش و تیز تر می کند. بهره وری و افزایش تولید وی در یک ساختار سازمانی غیر متمرکز.

(2) تنوع را مؤثر می کند:

تنوع محصولات به ویژه به استفاده از مزایای شرایط بازار کمک می کند. این به افزایش بهره وری و سودآوری کمک می کند. نیروی کار نیز سود می برد زیرا شانس بیشتری برای تخصص و استانداردسازی وجود دارد.

(3) به توسعه دانشکده های مدیریتی کمک می کند:

هرکسی در حوزه خودش مهارت و استعداد مدیریتی دارد. حتی یک کارگر معمولی در پایین ترین سطح می داند که چگونه امور خود را به بهترین شکل ممکن اداره کند. مهارت کسب می شود و استعدادها توسعه می یابد. تمرکززدایی به توسعه چنین دانشکده هایی کمک می کند، در صورتی که اختیارات به درستی تفویض شده و توسط نماینده به طور جدی پذیرفته شود.

(4) برای فعالیت های تولیدی و بازاریابی بسیار مهم است:

هیچ کس نمی تواند این واقعیت را انکار کند که هدف اصلی یک شرکت افزایش سودآوری آن است. برای این کار، عملکردهای تولید و بازاریابی باید بهترین نتایج را نشان دهند. عنصر انسانی در هر دو نقش دارد.

تمرکززدایی این عنصر انسانی را تحت تأثیر قرار می دهد تا بیشترین تلاش را از جانب کسانی که در کار هستند، به حداکثر برساند. بدیهی است که عملکردهای تولید و بازاریابی در شکل غیرمتمرکز سازمان اهمیت پیدا می کنند.

(5) جو کامل و رشد اخلاق را ایجاد می کند:

رضایت شغلی از ضروریات مهم یک مدیریت خوب است. کارگری که شغل خود را دوست دارد و از طبیعت آن راضی است، برای رسیدن به هدف تلاش بیشتری می کند. برعکس، کارگر ناراضی بی‌علاقه است، در نتیجه تلاش او به حداقل می‌رسد. از آنجایی که تمرکززدایی، منیت و غرور انسان ها را در نظر می گیرد، در ارتقای اخلاقیات کارگران مفید است. نتیجه کار بیشتر، بدون اختلاف و فضای کاری خوب است.

تمرکززدایی کارگر را از تنشی که با آن رنج می برد رها می کند. وقتی می داند که حتی برای کوچکترین تصمیمات باید بیشتر صبر کند. این تسکین تنش ذهنی به ایجاد فضای خوب کمک می کند.

(6) کنترل و نظارت مؤثر را ارائه می دهد:

هر چه درجه تمرکززدایی بیشتر باشد، دامنه کنترل مؤثرتر می شود. این امر منجر به نظارت مؤثر می شود زیرا مدیران در سطوح پایین اختیار کامل برای ایجاد تغییرات در وظایف کاری، تغییر برنامه های تولید، توصیه ترفیعات و انجام اقدامات انضباطی دارند.

(7) در تصمیم گیری از تشویش قرمز جلوگیری می کند:

عدم تمرکز از تصمیم گیری در تصمیم گیری جلوگیری می کند ، زیرا مسئولیت تصمیم گیری را تا حد امکان با مکانی که در آن اقدامات انجام می شود ، قرار می دهد. افراد نزدیک به وضعیت کار می توانند تصمیمات منطقی سریع و دقیق بگیرند زیرا آنها از واقعیت های اوضاع به خوبی آگاه هستند. همچنین تأخیر در انتقال اطلاعات از و به محل کار را به حداقل می رساند.

(8) نیاز به هماهنگی در شرکت به طور کلی را کاهش می دهد:

تلاش های هماهنگ فقط در بخش های ایجاد شده توسط سیستم غیر متمرکز سازمان مورد نیاز است. این امر هماهنگی را مؤثرتر می کند.

(9) به چندین اقتصاد داخلی و خارجی دست می یابد:

عدم تمرکز به چندین اقتصاد داخلی و خارجی می رسد. اقتصادهای داخلی شامل ارتباطات سریع تر ، استفاده بهتر از مدیران سطح پایین و سطح متوسط ، انگیزه بیشتر برای کار و فرصت های بیشتر برای آموزش است. این امکان را برای مدیریت فراهم می کند تا هزینه تولید را کاهش داده و رقابت را به طور مؤثر برآورده کند.

اگرچه سازمان غیر متمرکز گرانتر است و اغلب تصمیم گیری سریع به ویژه در مواقع اضطراری امکان پذیر نیست وقتی که سطح پایین تر کارگر بخواهد تصمیم خود را نگیرد. اما عدم تمرکز مطمئناً منجر به پیشرفت و سعادت می شود. البته یک شرط وجود دارد - عدم تمرکز نباید به معنای "اقتدار شل" باشد.

مضرات عدم تمرکز:

1. مشکل هماهنگی:

سیاست ها و رویه های متنوع و به دنبال آن واحدهای مختلف هماهنگی را دشوار می کند.

2. هدر دادن منابع:

برای ساختن واحدهای تقسیم بندی خودکفا ، کارکردهای لازم خدمات مانند حسابداری و پرسنل برای هر بخش به طور جداگانه ارائه می شود. علاوه بر این ، امکانات تولید و بازاریابی جداگانه برای هر بخش ترتیب داده می شود. بنابراین ، به دلیل تکثیر توابع ، منابع هدر می روند.

3. منافع بزرگتر از شرکت مورد غفلت واقع شده است:

هر بخش یا واحد تقسیم بندی تمایل به خود محور دارد و در نتیجه منافع بزرگتر شرکت را کنار می گذارد.

4- تصمیم اضطراری امکان پذیر نیست:

هنگامی که یک شرکت قرار است برخی از تنظیمات فوری در محصولات خود یا سیاست های اصلی خود را انجام دهد ، عدم تمرکز یک معلولیت است.

5. فقدان مدیران واجد شرایط:

اگر تعداد کافی از کارکنان مدیریتی واجد شرایط و صالح برای برنامه ریزی و بهره برداری از واحدهای مختلف در دسترس نباشند ، عدم تمرکز تبدیل به یک مهره سخت برای شکستن می شود.

6. برخی از فعالیتهای عدم تمرکز امکان پذیر نیست:

برخی از فعالیت ها از جمله رسیدگی به روابط با اتحادیه های کارگری ، قوانین شرکت ها و غیره نمی توانند غیر متمرکز شوند.

8 مزیت و مضرات عدم تمرکز

مزایای عدم تمرکز:

عدم تمرکز به دلیل دلایل زیر مهم است:

مزیت شماره 1. کاهش بار مدیران ارشد:

مدیرانی که از هر دو مسائل استراتژیک و روتین مراقبت می کنند ، اغلب در مدیریت مشکلات روتین درگیر می شوند که وقت کافی برای رزرو پس از امور استراتژیک سازمان ندارند. زمانی که آنها باید برای برنامه ریزی استراتژیک هزینه کنند ، اغلب صرف نمی شود. از طریق عدم تمرکز ، تصمیمات روزمره در زنجیره مقیاس قرار می گیرند و تصمیمات مهم در بالا حفظ می شوند.

مزیت شماره 2. توسعه زیردستان:

یکی از اشتباهات یاد می گیرد. اگر مدیران ارشد از ترس اینکه زیردستان اشتباه کنند ، به آنها کمک نمی کنند ، آنها به توسعه مدیران بالقوه کمک نخواهند کرد. به زیردستان اجازه داده می شود اشتباه کنند و آنها را اصلاح کنند تا یاد بگیرند که در آینده آنها را تکرار نکنند.

این فقط در یک سازمان غیرمتمرکز امکان پذیر است. زیردستان تصمیمات مستقلی را اتخاذ می کنند که نیاز آنها به قدرت ، موفقیت و شناخت را برآورده می کند. اینها نیازهای مرتبه ای بالاتر است که باعث می شود زیردستان در سازمان احساس اهمیت کنند. آنها ایده های جدید را امتحان می کنند و قادر به دستیابی به مواضع مهم در سازمان هستند.

مزیت شماره 3. تصمیمات سریع:

در یک سازمان غیرمتمرکز ، کارمندان هر بار که با مشکلی روبرو هستند به مقامات بالاتر نزدیک نمی شوند. از آنجا که آنها به حوزه مشکل نزدیکتر هستند ، می توانند تصمیمات سریع مربوط به آن مشکل را بگیرند. بنابراین ، تصمیمات سریعتر و بهتر است.

Advantage # 4. ترویج تنوع را ارتقا می بخشد:

اگر مدیران ارشد برای تصمیم گیری اختیارات خود را حفظ کنند ، می توانند فقط از خطوط محدود محصولات مراقبت کنند. عدم تمرکز آنها را قادر می سازد مناطق جدیدی از بازار را جستجو کنند. آنها می توانند در بازارهای جدید متنوع شوند و محصولات جدیدی را به خط محصولات موجود اضافه کنند.

مزیت شماره 5. انگیزه را ارتقا می بخشد:

به جای ارائه جوایز مالی به عنوان انگیزه ، اگر زیردستان مجاز به تصمیم گیری در زمینه های تخصصی خود باشند ، به عنوان نیروی انگیزشی بهتری عمل می کند. بنابراین ، عدم تمرکز باعث افزایش کارآیی کارگران می شود که منجر به تولید و فروش زیاد می شود.

مزیت شماره 6. انعطاف پذیری:

یک سازمان غیرمتمرکز انعطاف پذیرتر است زیرا مدیران در سطوح مختلف می توانند با توجه به تغییر در محیط ، سیاست ها را تغییر دهند.

مزیت شماره 7. ارتباطات بهتر:

یک سازمان غیرمتمرکز دارای سطوح کمتری در زنجیره اسکالر است. ارتباط بین افراد در سطوح مختلف سریعتر و کارآمدتر است. احتمال تحریف اطلاعات (به دلیل افزایش سطوح) کاهش می یابد.

مزیت شماره 8. کنترل:

مدیران در سطوح مختلف استانداردهای عملکرد را برای واحدهای مربوطه خود تنظیم می کنند و آن فعالیت ها را کنترل می کنند. این روند کنترل را تسهیل می کند.

معایب تمرکززدایی:

تمرکززدایی از محدودیت های زیر رنج می برد:

نقطه ضعف شماره 1. هماهنگی:

درجه بالای عدم تمرکز، هماهنگی فعالیت های سازمانی را برای مدیران ارشد دشوار می کند. هر بخش، واحد و واحد فرعی این آزادی را دارد که سیاست های خود را تعیین کند. تمرکز بیشتر بر عملکرد بخش است که هماهنگی با عملکرد سازمان را به عنوان یک کل دشوار می کند.

نقطه ضعف شماره 2. کنترل:

همچنین دشواری در حفظ هماهنگی، کنترل فعالیت های سازمانی را برای مدیران ارشد دشوار می کند. مدیران ارشد با واحدهایی که در آن تصمیم گیری می شود فاصله دارند. افزایش شکاف، اعمال کنترل موثر بر فعالیت های واحدهای مختلف را دشوار می کند.

عیب شماره 3. پرهزینه:

اگرچه مفید است، اما گران است زیرا هر بخش فعالیت ها را به تنهایی مدیریت می کند. تلاش ها و امکانات فیزیکی مضاعف در سازمان وجود دارد. تمرکززدایی را می‌توان در سازمان‌های بزرگ انجام داد، زیرا بخش‌های غیرمتمرکز خودکفایی می‌توانند هزینه کار خود را بپردازند.

نقطه ضعف شماره 4. سازگاری:

در محیطی که به سرعت در حال تغییر است، تا زمانی که تصمیمات استراتژیک متمرکز نباشند، واحدهای مختلف نسبت به تغییرات واکنش متفاوتی نشان می دهند و کار سازمان دشوار می شود. بنابراین تصمیم گیری استراتژیک نمی تواند غیرمتمرکز باشد.

نقطه ضعف شماره 5. عدم یکنواختی:

در یک سازمان به شدت غیرمتمرکز، سیاست های یکسان ممکن است توسط همه واحدهای سازمانی رعایت نشود. هر واحدی سیاست های خود را تدوین می کند. سیاست ها به طور یکنواخت در یک سازمان متمرکز دنبال می شوند (زیرا کنترل در یک نقطه متمرکز است).

نقطه ضعف شماره 6. توانایی مدیران:

در یک سازمان غیرمتمرکز، تصمیمات توسط مدیران واحدهای مختلف در سطوح مربوطه اتخاذ می شود. اگر مدیران شایستگی و مهارت لازم برای تصمیم گیری را نداشته باشند، بر کارایی سازمان تأثیر می گذارد.

مزایا و معایب تمرکززدایی: 8 امتیاز سریع

به گفته پیتر اف. دراکر ، مزایای عدم تمرکز به شرح زیر است:

1. سرعت در تصمیم گیری را ارتقا می بخشد و از سردرگمی جلوگیری می شود.

2. مدیران به خود اعتماد می کنند و از کارهایی که به خوبی انجام شده قدردانی می شوند. سیاست نیز ناپدید می شود.

3. اجتناب از درگیری بین مدیریت عالی و تقسیم امکان پذیر است.

4- در مدیریت غیر رسمی و دموکراسی وجود دارد.

5- هیچ شکافی بین مدیران ارشد و مدیران فرعی وجود ندارد. این منجر به سازمان غیررسمی می شود.

6. تعداد زیادی از مدیران قابل تبلیغ در دسترس است. این تداوم در عملیات را تضمین می کند.

7. ارزیابی تقسیمات یا واحدهای رقابتی می تواند انجام شود.

8- غایب "مدیریت دولت" وجود ندارد و وجود اطلاعات کامل و در نظر گرفتن تصمیمات مدیریت مرکزی وجود دارد.

محدودیت های عدم تمرکز اقتدار:

برخی معایب و محدودیت های عدم تمرکز وجود دارد که به شرح زیر است:

(1) هزینه های اداری را افزایش می دهد:

عدم تمرکز ، هزینه های اداری را افزایش می دهد زیرا به اشتغال پرسنل آموزش دیده برای پذیرش اقتدار نیاز دارد. خدمات چنین پرسنل بسیار پردرآمد ممکن است به ویژه در سازمان های کوچک مورد استفاده قرار نگیرد.

(2) نیاز به خطوط تولید نگرانی گسترده دارد:

عدم تمرکز نیاز به خطوط تولید نگرانی به اندازه کافی گسترده دارد تا امکان ایجاد واحدهای خودمختار فراهم شود که در نگرانی های کوچک امکان پذیر نیست.

(3) در ایجاد هماهنگی در بین واحدهای مختلف مشکلاتی پیدا می کند:

عدم تمرکز اقتدار ممکن است در ایجاد هماهنگی در واحدهای مختلف مشکلاتی ایجاد کند.

(4) این باعث ناسازگاری ها و عدم قطعیت ها در شرکت می شود:

عدم تمرکز ممکن است باعث ناسازگاری در شرکت شود. به عنوان مثال: روشهای یکنواخت ممکن است برای همان نوع کار در سازمان ها و بخش های مختلف دنبال نشود.

(5) به دلیل عوامل خارجی امکان پذیر نیست:

عدم تمرکز ممکن است به دلیل عوامل خارجی امکان پذیر نباشد. اگر یک شرکت مشمول عدم قطعیت باشد ، نمی تواند این موارد را تحت عدم تمرکز قرار دهد.

عدم تمرکز نیاز به تعادل عدم تمرکز لازم در کارکردهای مهم مدیریتی و ایجاد امکانات خاص دارد:

در مرحله اول - مدیرانی که قادر به انجام عملیات واحدهای تجاری خودمختار هستند ، باید توسعه یابد.

ثانیا-باید برای هماهنگی و ارتباط بین واحدهای مختلف فراهم شود.

سرانجام - عدم تمرکز مؤثر نیاز به کنترل کافی دارد. مگر در مواردی که مدیران ارشد برای اندازه گیری نتایج عملیاتی سیستم مستقر داشته باشند ، دستیابی به عدم تمرکز مؤثر بسیار دشوار است.

مزایا و مضرات عدم تمرکز

مزایای عدم تمرکز:

مزایای مهم عدم تمرکز به شرح زیر است:

1. تسکین به مدیران ارشد:

عدم تمرکز مدیران ارشد را قادر می سازد تا توجه و تلاش بیشتری را به موضوعات مهم اختصاص دهند. آنها ممکن است نتوانند این کار را انجام دهند اگر دست خود را با مشکلات ماهیت روتین نگه دارند.

2. انگیزه زیردستان:

عدم تمرکز سیستماتیک منجر به توسعه ابتکار ، مسئولیت و روحیه در بین کارمندان می شود. از آنجا که صلاحیت تصمیم گیری در دست کارمندانی است که مسئولیت اجرای آنها را دارند ، کارمندان در انجام شغل خود صادقانه تر و زحمتکش هستند.

3. روابط صمیمی:

در یک واحد غیرمتمرکز ، کارکنان فرصت های بیشتری برای تماس نزدیک با یکدیگر دارند. این منجر به بهبود ارتباطات می شود ، به طوری که کارکنان می توانند از تخصص و تجربه یکدیگر بهره مند شوند.

4. حس رقابت:

در یک شرکت غیرمتمرکز ، بخش ها و بخش آن مستقل از یکدیگر هستند. در نتیجه ، مدیریت می تواند با ایده ها و فرآیندهای جدید در هر بخش بدون هیچ گونه خطر تأثیر منفی آن بر عملکرد سایر بخش ها آزمایش کند.

5. کنترل مؤثر:

گرچه هر یک از ادارات و بخش ها در اجرای امور خود آزادی اعطا می شوند ، اما عملکرد کنترل تحت تأثیر منفی قرار نمی گیرد. این امر به این دلیل است که برای قضاوت در مورد عملکرد هر واحد ، یک حیاط مهم سودآوری آن و نرخ بازده سرمایه گذاری است.

اشکالاتی از عدم تمرکز:

عدم تمرکز سازمان ، اگرچه از بسیاری جهات قابل ستایش است ، اما دارای اشکالاتی یا مشکلاتی است که ممکن است به صورت زیر ذکر شود:

(i) این مشکلات هماهنگی ایجاد می کند زیرا اقتدار نهفته است که به طور گسترده ای در سراسر سازمان تحت چنین مجموعه ای پراکنده است.

(ب) برای توسعه خدمات تخصصی مانند حسابداری ، پرسنل ، ادارات آماری مناسب نیست.

(iii) در صورت تصمیم گیری سریع اضطراری ، این معلولیت می شود.

(1) مشکل در انجام کنترل و هماهنگی:

تحت عدم تمرکز ، هر بخش یا بخش یک سازمان صلاحیت تهیه برنامه های اقدام خود را در چارچوب سیاست های سازمانی دارد. اما برای واحد مرکزی ، مشکل کنترل و هماهنگی فعالیت های واحدهای غیرمتمرکز وجود دارد.

(2) پرهزینه:

فقط یک سازمان بزرگ می تواند هزینه های عملیاتی را برای حفظ یک مجموعه غیر متمرکز تحمل کند. تحت عدم تمرکز ، هر بخش از هر نظر باید خودکفا باشد ، به عنوان مثال ، تولید ، بازاریابی ، حسابداری ، پرسنل و غیره. این ممکن است منجر به تکثیر توابع و همچنین در برخی موارد هدر رفتن از نظر کمبود تأسیسات در برخی شودواحدها

(3) فقدان مدیران توانمند:

موفقیت یک سازمان غیرمتمرکز به رهبری واحدهای فردی بستگی دارد. با این حال ، یافتن مدیران صالح برای همه واحدهای غیرمتمرکز ممکن است دشوار باشد.

مزایا و مضرات عدم تمرکز

عدم تمرکز سازمان به دلیل مزایای زیر مورد ستایش قرار می گیرد:

. در یک مجموعه غیرمتمرکز ، زیردستان بار تصمیم گیری را به اشتراک می گذارد و مدیر ارشد را برای تمرکز بر برنامه ریزی و کنترل کلی ترک می کند.

(ب) امکانات متنوع سازی - یک شرکت متمرکز با غلظت اقتدار در فرد مجرد در بالا ، تنوع بخشیدن به فعالیت های خود و شروع خطوط جدید تولید یا توزیع را دشوار خواهد کرد. از طرف دیگر ، تحت یک مجموعه غیر متمرکز ، تنوع تسهیل می شود. این نگرانی را قادر می سازد تا با افزایش خطوط دیگر ، هرگونه ضرر را در خطوط خاص ایجاد کند و در نتیجه خطرات تجارت را کاهش می دهد.

(iii) توسعه اجرایی - عدم تمرکز قدرت و ابتکار عمل و مسئولیت را به تعدادی از مدیران می دهد. این امر باعث توسعه مدیران در سازمان می شود.

(IV) بهبود روحیه - عدم تمرکز باعث تشکیل گروههای منسجم کوچک می شود. از آنجا که به مدیران محلی درجه زیادی از اقتدار و استقلال محلی داده می شود ، آنها مردم خود را در گروه های خوب گره خورده جوش می دهند. این مدیران با داشتن درجه بالایی از مشارکت ، تلاش مداوم برای برقراری ارتباط و ادامه علاقه به رفاه اعضای گروه ، قادر به ایجاد انگیزه در زیردستان هستند و از روحیه بالایی برخوردار هستند.

مضرات عدم تمرکز:

عدم تمرکز همچنین محدودیت های خاصی دارد ، که در میان آنها به شرح زیر است:

1. عدم هماهنگی:

تحت عدم تمرکز ، هر بخش یا بخش شرکت در تدوین سیاست ها و برنامه های اقدام از آزادی قابل توجهی برخوردار است. این یک مشکل دشوار هماهنگی ایجاد می کند.

2. پرهزینه:

فقط یک شرکت بسیار بزرگ می تواند هزینه های عملیاتی بالایی را برای حفظ یک مجموعه غیرمتمرکز داشته باشد. این امر به این دلیل است که تحت عدم تمرکز ، هر بخش از شرکت باید از هر نظر خودکفا باشد ، به عنوان مثال ، تولید ، بازاریابی ، حسابداری ، پرسنل و غیره. منابع ، زیرا اغلب یک یا تسهیلات دیگر در هر بخش مورد استفاده قرار نمی گیرد.

3. فقدان مدیران توانمند:

یک شرکت غیرمتمرکز باید به مدیران تقسیم بستگی داشته باشد. اما پیدا کردن افرادی که به اندازه کافی مجهز به اجرای یک بخش به طور مستقل هستند ، دشوار است.

مزایا و مضرات عدم تمرکز (با یادداشت ها)

مزایای عدم تمرکز افسانه ای و به خوبی در ادبیات مدیریت مستند است:

1. عدم تمرکز ، بار کاری یک مدیر اجرایی سنگین را کاهش می دهد. اجرایی لازم نیست خود را در روال بی پایان دفن کند ، زیرا انتظار نمی رود از محله های نزدیک به امور یک بخش نگاه کند.

2. عدم تمرکز روند تصمیم گیری را به صحنه عمل نزدیک می کند. این منجر به تصمیمات سریعتر در سطوح پایین تر می شود ، زیرا تصمیمات لازم نیست از طریق سلسله مراتب ارجاع شود.

3. عدم تمرکز متنوع سازی محصول را تسهیل می کند: برای مشاغل چند محصول ، چند گیاه و چند مرکز ، عدم تمرکز تنها پاسخ برای مراقبت کافی از هر بخش محصول است. عدم تمرکز تأکید متعادل و متناسب بر فروش محصول ، برندسازی و سایر تلاشهای بازاریابی جدا از تمرکز انحصاری بر تولید محصول.

4. تمرکززدایی به افراد این فرصت را می دهد که با انجام کار یاد بگیرند. این یک فضای کاری مثبت را فراهم می کند که در آن آزادی در تصمیم گیری، آزادی استفاده از قضاوت و آزادی عمل وجود دارد. عواملی مانند جو رقابتی، مشارکت بهتر و وضعیت مستقل، تأثیر محرکی بر روحیه افراد کلیدی در بخش های نیمه خودمختار ایجاد می کند. زنجیره‌های فرماندهی کوتاه‌تر مردم را تشویق می‌کند تا به سرعت تصمیم‌گیری مستقل کنند. تمرکززدایی نوعی فرصت آموزشی را برای مدیران فراهم می کند تا به طور مستقل فکر و عمل کنند و در طول زمان در نقش های چالش برانگیز قرار گیرند.

5. کنترل موثر- تمرکززدایی اغلب منجر به بهبود کنترل ها و اندازه گیری عملکرد می شود. مدیران به عنوان روسای بخش، مسئول هزینه ها و بهره وری هستند. تقسیم بندی نه تنها به رفع مسئولیت کمک می کند، بلکه رقابت بین مدیران بخش های مختلف را تشویق می کند. گزارش سود توسط بخش ها معیاری برای اندازه گیری عملکرد یک مدیر در مقابل مدیر دیگر است.

6. رویکرد مرکز سود: مزیت نهایی مدیریت غیرمتمرکز با اصل "مرکز سود" مرتبط است. از نظر تئوری این شرکت بهترین های هر دو جهان را بدست می آورد. وقتی یک شرکت بزرگ به واحدهای عملیاتی نسبتاً کوچک تقسیم می شود، تمام مزایای کوچک بودن را به دست می آورد: انعطاف پذیری، کنترل دقیق، توانایی تصمیم گیری سریع و غیره. در عین حال، هماهنگی کارکنان مرکزی مراکز سود فردی به شرکت اجازه می دهد تا بسیاری از مزایای آشکار اندازه را حفظ کند.

معایب یا محدودیت های تمرکززدایی:

معایب یا محدودیت های عدم تمرکز در زیر آورده شده است:

1. محدودیت های مقیاس:

برای ایجاد تمرکززدایی، ایجاد ادارات و بخش‌ها ضروری است. این تنها زمانی امکان پذیر است که یک شرکت بزرگ باشد و به بخش بندی و تقسیم بندی تمایل داشته باشد. بنابراین سازمان‌های کوچک فضای زیادی برای تمرکززدایی ندارند.

تمرکززدایی مستلزم تکرار رویه ها، تجهیزات و خدمات است زیرا بخش ها و بخش های فرعی مستقل یا نیمه مستقل وجود دارد. این بدان معناست که هزینه های تمرکززدایی زیاد است.

3. فقدان مدیران توانا و آموزش دیده:

تمرکززدایی فرض می کند که مدیران آموزش دیده به تعداد لازم برای به عهده گرفتن اختیارات و مسئولیت ها در دسترس هستند، اما همیشه اینطور نیست. در واقع اغلب اوقات کمبود مدیران توانا و آموزش دیده وجود دارد.

4. عدم هماهنگی:

به گفته کونتز و اودانل، تمرکززدایی همچنین مشکل هماهنگی مؤثر فعالیت‌های بخش‌ها، یا بخش‌ها یا بخش‌های مختلف سازمان را به دنبال دارد - «هرچه اختیارات غیرمتمرکز شود، مدیر هر چه بیشتر به یک اپراتور مستقل تبدیل می‌شود. از یک تجارت کوچک.»

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.