با شروع سفر خود در بورس سهام ، ما لیستی از 10 نکته بازار سهام را برای مبتدیان گردآوری کرده ایم. این لیست شامل برخی از ملزومات و "باید" برای مبتدیان باشد و همچنین سعی می کند شما را از ترین اشتباهات مرتکب شده توسط متقاضیان جدید آگاه کند ، که ما می خواهیم به شما در جلوگیری از آن کمک کنیم و سفر خود را در بازارها تا حد ممکن انجام دهید-
هدف واقعی خود را بدانید
برای شروع ، باید هدف واقعی خود را برای ورود به بازار سهام بدانید. آیا می خواهید به عنوان یک معامله گر یا سرمایه گذار شرکت کنید؟یک معامله گر به طور معمول کسی است که در یک بازه زمانی بسیار کوتاه وارد بازار می شود و از موقعیت های موجود در بازار خارج می شود - که می تواند از چند دقیقه در ساعت تا چند روز و حتی هفته ها در برخی موارد متغیر باشد.
با این حال ، سرمایه گذاران بسیار طولانی تر از معامله گران هستند - که دوره هایی را برای سرمایه گذاران برگزار می کند ، معمولاً از چند ماه تا چند سال یا گاهی اوقات حتی ده ها سال است.
به طور کلی ، استراتژی هایی که به دنبال معامله گران و سرمایه گذاران است ، کاملاً متفاوت است ، بنابراین ذهن خود را در مورد اینکه یک معامله گر در مقابل سرمایه گذار بودن بسیار مهم است ، بسیار مهم است زیرا این باعث می شود سردرگمی زیادی در مورد اینکه چه استراتژی هایی را باید اتخاذ کنید ، پاک می کند.
مدتی سرمایه گذاری کنید تا اصول اولیه را بدست آورید
با تصمیم گیری برای ورود به بازار سهام ، شما باید مدتی سرمایه گذاری کنید تا خود را آموزش دهید و اصول اولیه را یاد بگیرید تا یک پایه مفهومی قوی برای خود تعیین کنید.
ممکن است بازار سهام به عنوان یک فرد غیرمستقیم آسان به نظر برسد ، و بسیاری از مردم به خودشان فکر می کنند - "شما یا خریداری می کنید یا می فروشید. قیمت یا بالا می رود یا پایین می رود. این همه وجود دارد "، اما چنین نیست.
اگر کسب درآمد در بازارها به راحتی بود ، همه این کار را می کردند. اما حقیقت این است که تنها درصد کمی از افرادی که وارد بازارها می شوند در واقع موفق و سودآور هستند.
بیشتر مردم ، متأسفانه پول خود را از دست می دهند ، و این بیشتر به دلیل عدم دانش اساسی است و در مورد مفاهیم روشن نیست.
بنابراین ، قبل از اینکه واقعاً پول سخت درآمد خود را در بازارها قرار دهید ، مدتی سرمایه گذاری کنید. شما می توانید این کار را با خواندن منابع وسیع موجود در اینترنت انجام دهید یا می توانید یک دوره صدور گواهینامه را از یک موسسه معتبر انتخاب کنید که منحنی یادگیری شما را به میزان قابل توجهی کوتاه می کند.
در هر صورت ، زمان و پول سرمایه گذاری شده برای به دست آوردن دانش هرگز هدر نمی رود و همیشه در زمان آینده بازده چند برابر را به شما می دهد.
همیشه خودت تحقیق کن
هرگز تماس های معاملاتی کارگزاران سهام یا "متخصصان" را کورکورانه دنبال نکنید. همیشه خودتان تحقیق کنید. شما ممکن است برنده شوید یا ببازید، اما کارگزاران سهام فقط از طریق کارگزاری سود می برند.
به عنوان یک معامله گر، شما باید اصول اولیه تحلیل تکنیکال و شاخص ها و ابزارهای کلیدی را که معامله گران حرفه ای برای ورود و خروج از یک معامله استفاده می کنند، بدانید.
و به عنوان یک سرمایه گذار، باید تجزیه و تحلیل بنیادی و نحوه خواندن و تجزیه و تحلیل نسبت های کلیدی را بیاموزید که به شما کمک می کند تصمیم بگیرید که آیا سهام انتخاب خوبی برای بلند مدت است یا خیر.
بنابراین، به خاطر داشته باشید که هر تماس / نکته / توصیه کارشناسان باید همیشه با تحقیق یا تحلیل مستقل شما تأیید شود.
هرگز سرمایه زیادی را در یک معامله به خطر نیندازید
هر معامله باید اجرای یک استراتژی باشد و قبل از ورود به معامله، باید از قبل سطوح ورودی، هدف و استاپ ضرر خود را بدانید.
این امر به ویژه در مورد معامله گران روزانه که از تسهیلات حاشیه برای معامله استفاده می کنند صادق است و یک استراتژی مدیریت ریسک نامناسب می تواند منجر به فرسایش سرمایه یا حتی انفجار حساب شود.
به طور معمول، برای معامله گران، شما نباید بیش از 2٪ از سرمایه خود را در هر معامله ای به خطر بیندازید. در اینجا خواندن کتاب "راهنمای قطعی برای اندازه گیری موقعیت" ون تارپ آموزنده است. هیچ کتاب بهتری در مورد اندازه موقعیت و مدیریت ریسک وجود ندارد که به شما در دستیابی به اهداف تجاری خود کمک کند.
از استفاده از تسهیلات اهرمی یا حاشیه ای خودداری کنید
تقریباً همه معامله گران در یک مقطع زمانی با مشکل کمبود سرمایه مواجه شده اند. برای غلبه بر این امر، معامله گران اغلب وسوسه می شوند که از تسهیلات اهرمی ارائه شده توسط کارگزاران سهام استفاده کنند.
به بیان بسیار ساده، کاری که اهرم انجام می دهد این است که به شما امکان می دهد ارزش هایی بسیار بالاتر از سرمایه ای که در اختیار دارید معامله کنید.
برای مثالفرض کنید شما 50000 روپیه سرمایه دارید و کارگزار شما 5 برابر مارجین به شما اجازه می دهد، می توانید معامله ای به ارزش 250000 روپیه انجام دهید. 5 برابر سرمایه شما
حال، اگر سهام خریداری شده توسط شما 3% افزایش یابد، سود شما 250000 x 3% = 7500 خواهد بود. با این حال، از آنجایی که سرمایه به کار گرفته شده توسط شما فقط 50000 بوده است، بازده سرمایه شما بسیار بیشتر است -
(7500/50000) × 100 = 15٪
بنابراین آنچه که تسهیلات حاشیه انجام می دهد این است که سود یا زیان شما را در فاکتور حاشیه ضرب می کند. بنابراین 5 برابر مارجین به شما 15 درصد سود می دهد زمانی که زیربنا تنها 3 درصد جابجا شود.
با این حال، ما باید به یاد داشته باشیم که حاشیه یک شمشیر دو لبه است. اگر معامله بر خلاف ما پیش برود و ارزش مبادلات پایه 3 درصد کاهش یابد، در یک معامله 15 درصد ضرر سرمایه خود را متحمل می شویم!
اگر ما 5-6 معاملات از دست دادن ، با استفاده از حاشیه 5 برابر داشته باشیم ، می تواند تقریباً 75-80 ٪ سرمایه ما را از بین ببرد.
از این رو ، من همیشه مبتدیان و بازرگانان فصلی را به طور یکسان برای تجارت با سرمایه کامل توصیه می کنم و هرگز از تسهیلات حاشیه استفاده نمی کنند.
از استفاده بیش از حد از شاخص ها خودداری کنید
یکی دیگر از اشتباهات کلاسیک معامله گران ، به ویژه مبتدیان ، اعتماد بیش از حد به شاخص های معاملاتی است. بیش از 200 شاخص تقریباً در تمام سیستم عامل های ارائه شده توسط کارگزاران سهام موجود است و استفاده از بیش از حد بسیاری از آنها اغلب منجر به سیگنال های متناقض می شوند و این شانس شما را برای ورود به یک تجارت اشتباه از دست دادن در یک مورد خوب افزایش می دهد.
شاخص های معاملاتی فقط ابزاری برای کمک به سفر تجاری شما هستند و به بهترین وجه به عنوان تأیید اضافی برای ورود به تجارت استفاده می شوند ، اما هرگز نباید تنها معیارهای مبتنی بر آن تصمیم بگیریم که وارد تجارت شویم.
منطقه راحتی خود را پیدا کنید
آیا شما یک گاو یا خرس هستید؟آیا می خواهید در سهام یا فارکس یا کالایی تجارت کنید؟در بخش نقدی یا بخش مشتقات؟در قراردادهای آتی یا قراردادهای گزینه؟اینها همه سؤالاتی است که برای یافتن منطقه راحتی خود باید به آنها پاسخ دهید.
به نظر می رسد گیج کننده است؟بله ، این است. بازار سهام می تواند با بخش های زیادی ، انواع محصول و قراردادهای مشتقات ، مکانی بسیار گیج کننده باشد. از آنجا که به طیف گسترده ای از امکانات معاملاتی که بازار سهام ارائه می دهد عادت بیشتری دارید ، بسیار مهم است که مجموعه ای از ترکیب ها و دسته بندی هایی را پیدا کنید که راحت ترین تجارت را در آن پیدا می کنید.
با این حال ، این سؤال فقط می تواند پاسخ داده شود ، زیرا منطقه راحتی تجارت شما نتیجه ای از سبک تجارت ، خلق و خوی و اشتهای ریسک شما خواهد بود.
در اینجا هیچ پاسخ درست یا اشتباهی وجود ندارد ، زیرا هر شخص سبک منحصر به فرد خود را خواهد داشت ، هرچه زودتر آن را پیدا کنید و در آن بهتر مستقر شوید.
"بدون تجارت" نیز تجارت است
یک اشتباه رایج دیگر که مبتدیان مرتکب می شوند ، غلبه بر آن است.
بیشتر معامله گران ، به ویژه مبتدیان به دنبال گرفتن طولانی (خرید) یا کوتاه شدن (فروش) به منظور گرفتن حرکت بازار و سودآوری هستند ، اما اشتباه کلاسیک که آنها مرتکب می شوند این است که آنها به دنبال تجارت هر روز یا گاهی اوقات هستندچندین بار در روز. و این جایی که آنها اشتباه می کنند.
در بازارها نیز یک گزینه سوم نیز وجود دارد که بیشتر مردم از آن دست از دست می دهند - بدون تجارت.
بازارها گرایش دارند. با حرکت پاک به سمت بالا یا پایین فقط 40-50 ٪ از زمان حرکت می کند. برای زمان باقیمانده ، بازارها در یک طرف هستند. یعنی آنها محدوده محدود و بدون روند به سمت بالا یا رو به پایین هستند.
معامله گران پیشرفته می توانند و در بازارهای جانبی نیز کسب کنند ، با این حال ، برای یک مبتدی یا یک تازه کار ، احتمال اشتباه در بازارهای جانبی یا بی ثبات به طور قابل توجهی بیشتر است و آنها باید در چنین روزهایی از تجارت خودداری کنند.
Trading psychology >استراتژی تجارت
موفقیت در بورس سهام 30 ٪ در مورد مهارت و استراتژی و 70 ٪ در مورد خلق و خو و ذهنیت یعنی. روانشناسی تجارت.
برای یادگیری جنبه های نظری بازار سهام و شروع به توسعه استراتژی ها فقط چند هفته یا ماه طول می کشد. با این حال ، توسعه خلق و خوی مناسب و ذهنیت برای اجرای صحیح آن استراتژی ها ضمن فتح برخی از ابتدایی ترین و سخت ترین احساسات انسانی مانند حرص و آز و ترس می تواند سالها طول بکشد.
همین مسئله را می توان برای اکثر حرفه های دیگر ، به ویژه موارد پر فشار مانند ورزش های ورزشی نیز گفت. چرا افرادی که دارای مجموعه های مهارت های مشابه ، استعداد ، تجربه و دانش هستند در سطح موفقیت هایی که به دست می آورند بسیار متفاوت هستند؟همه اینها به یک ماده اصلی - خلق و خوی و ذهنیت می رسد.
بازار سهام برای همه نیست
بازار سهام یک مکان نامشخص است و شغل در بورس می تواند بسیار ارزشمند باشد ، اما با مجموعه خطرات و عدم قطعیت های خود همراه است.
بازار سهام به همان اندازه که می تواند رقابتی و برش خورده باشد ، اگرچه ما آن را نمی بینیم یا آن را تحقق نمی بخشیم ، زیرا تمام معاملات اکنون به صورت الکترونیکی پشت راحتی صفحه های رایانه ما اتفاق می افتد و نه در طبقه تجارت مانند آندر روزهای خوب قدیمی استفاده می شد.
مگر اینکه کسی آماده باشد تا زحمت و سخت کوشی لازم را برای درک و موفقیت در بازارها انجام دهد ، بهتر است به متخصصان (یعنی مدیران صندوق) اجازه دهیم که با سرمایه گذاری از طریق وجوه متقابل کار را برای شما انجام دهند تا اینکه از طریق وجوه متقابل کار کنند. مستقیماً از طریق سهام یا مشتقات.
در اینجا من همچنین می خواهم برخی از اسطوره ها را در مورد بازار سهام برطرف کنم و می خواهم این گفتگوی اخیر را که با یک آشنای داشتم تولید کنم (بگذارید شخص را صدا کنیم) ، و این چیزی شبیه به این بود -
S: من در بورس سهام سرمایه گذاری نمی کنم زیرا دوست دارم پول خود را به سختی بدست آورم. من پول آسان را دوست ندارم.
من: پول به دست آمده از طریق بورس به هیچ وجه "آسان" نیست. کار سختی هست. هر روز که وارد بازار می شوید ، نمی دانید درآمد کسب می کنید یا از دست می دهید. هر روز خطر وجود دارد. مطمئناً ، احتمال کسب بازده عالی وجود دارد ، اما این خطر ضررهای بزرگ را نیز به همراه دارد. هیچ برگ گاه به گاه ، برگهای بیمار یا برگهای پرداخت شده در بازار سهام وجود ندارد. شما فقط در روزهایی که "کار می کنید" درآمد کسب می کنید. با دیدن یک معامله گر موفق ، سود زیادی کسب می کند ، ممکن است برای شما پول "آسان" به نظر برسد ، اما به یاد داشته باشید که تنها 5 ٪ از بازرگانان در بازار موفق هستند. 95 ٪ پول خود را از دست می دهند.
آنچه شما نمی بینید سالهای یادگیری ، عدم موفقیت ، ضرر ، استرس و سخت کوشی است که در 5 ٪ برتر خود قرار گرفته است. گفتن بورس سهام آسان است مانند گفتن بازیگران ، کریکت ها و مدیر عاملان که میلیون ها نفر درآمد دارند ، "آسان" پول می گیرند ، که بدیهی است اینگونه نیست. آنها برای رسیدن به جایی که امروزه هستند ، بسیار سخت کار کرده اند ، که برای معامله گران موفق نیز یکسان است.
S: (به نظر متفکرانه) ام ، خوب. من نظر شما را می گیرماما با این وجود ، بورس سهام پول کثیف است ، زیرا 5 ٪ موفق پول سخت درآمد 95 ٪ باقی مانده را می گیرند. و من با آن راحت نیستم. بنابراین ، من از بازار سهام دوری می کنم.
من: آیا اینطور نیست که در هر حرفه ای در هر حوزه زندگی چگونه کار می کند؟شغلی که در حال حاضر در آن کار می کنید - باید تعداد دیگری از نامزدهای دیگر رد شده اند تا بتوانید برای کار انتخاب شوید. دانشگاه معتبری که از آن خارج شده اید ؛شما یک صندلی در آنجا قرار گرفتید که صدها دانش آموز دیگر را بیرون می کشید. شما به تازگی ارتقاء یافته اید ، و شما بسیار خوب می دانید که 5 نفر دیگر از دفتر شما بودند که هدف خود را برای پستی که در حال حاضر دارید وجود دارد. بنابراین ، شما با از بین بردن آنچه شخص دیگری در تلاش بود ، مدرک ، شغل و ارتقاء خود را دریافت کرده اید و این همان کاری است که هر یک از ما در هر مرحله از زندگی انجام داده ایم. هیچ چیز "آسان" یا "کثیف" در مورد آن وجود ندارد. و بازار سهام بر اساس همان اصول کار می کند. این به سادگی در مورد بقاء مناسب ترین است.
S: خوب بادی ، من نظر شما را گرفتم. اما مسئله این است که من چیزی در مورد بازار سهام نمی دانم. بنابراین من فقط ترجیح می دهم از آن دوری کنم.
من: خوب استاین تصمیم شماست ، و در واقع بسیار خوب است. اگر چیزی در مورد آن نمی دانید ، باید از بازار سهام خودداری کنید. یا می توانید خود را آموزش دهید تا از اشتباهات رایج دیگران جلوگیری کنید.
اما شما باید در ابتدا این حرف را می گفتید ، به جای گفتن چیزهایی مانند بورس اوراق بهادار پول آسان یا پول کثیف است. چون نیست!