مشکل آینده با صندوق های شاخص

  • 2022-07-16

The Coming Problem with Index Funds

محبوبیت صندوق های شاخص در 20 سال گذشته کاملاً افزایش یافته است، به طوری که سرمایه گذاران به طور جمعی هر سال چند صد میلیارد دلار را از صندوق های دارای مدیریت فعال به صندوق هایی با مدیریت غیرفعال منتقل می کنند.

و دلیل این امر روشن است: وجوه شاخص بسیار بهتر از صندوق های مدیریت شده فعال هستند.

اگرچه یک اقلیت به عنوان موفق شناخته شده‌اند، اکثر صندوق‌های فعال از جمله صندوق‌های سرمایه‌گذاری متقابل و صندوق‌های تامینی با کارمزدهای بالا، گردش مالی و مالیات بالا، و نتایج متوسط سرمایه‌گذاری بدون کارمزد برای نشان دادن آن مواجه هستند.

بر اساس آخرین گزارش تحقیقاتی SPIVA S& P Dow Jones Indices، 92 تا 95 درصد از وجوه دارای مدیریت فعال نتوانسته اند معیارهای شاخص منفعل خود را طی یک دوره 15 ساله شکست دهند.

بدتر از آن، هیچ راه قابل اعتمادی برای شناسایی تعداد اندک صندوق هایی که در آینده عملکرد بهتری خواهند داشت، وجود ندارد. ما فقط می توانیم به عقب نگاه کنیم و کسانی را که این کار را کرده اند شناسایی کنیم.

هزینه کم، گردش کم، ماهیت خودکار صندوق‌های شاخص در مقایسه با مدیریت فعال برای دهه‌ها سرمایه‌گذاری برتر بوده است و این روند روز به روز بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. اکنون، ETF های نمایه شده، محبوبیت و انعطاف پذیری سرمایه گذاری شاخص را بیشتر کرده اند.

Vanguard، بزرگترین شرکت صندوق شاخص جهان، اکنون بیش از 5 تریلیون دلار دارایی دارد، و Blackrock، دومین تامین کننده بزرگ صندوق های سرمایه گذاری شاخص و ETF، دارای 4 تریلیون دلار دیگر دارایی با مدیریت غیرفعال است.

اما تفاوت زیادی بین عملکرد گذشته و عملکرد آینده وجود دارد و صندوق‌های شاخص ممکن است سرمایه‌گذاران را برای نسلی از بازدهی ناامیدکننده آماده کنند.

چرا بازده احتمالاً در آینده کمتر خواهد بود

S& P 500، رایج ترین معیار برای صندوق های شاخص برای دنبال کردن، از دهه 1920 به سرمایه گذاران بیش از 9 درصد بازده سالانه داده است. اما این نرخ بازده به هیچ وجه صاف نبوده است.

برای مثال، اگر در اواخر دهه 90 سرمایه‌گذاری می‌کردید، سرمایه‌گذاری شما برای یک دهه و نیم آینده ثابت و متلاطم بود تا اینکه سرانجام به یک نقطه اوج جدید رسیدید. تخصیص متوازن بین سهام و اوراق قرضه تا حدودی این امر را بهبود می بخشید، اما بازده هنوز هم کمتر از عالی بود.

و این یک نتیجه قابل پیش بینی است نه تصادفی. دکتر رابرت شیلر ، استاد اقتصاد و برنده جایزه نوبل در ییل ، دو دهه پیش ، نسبت قیمت به درآمد (CAPE) تنظیم شده از نظر چرخه ای را معرفی کرد ، همچنین به عنوان نسبت P/E شیلر شناخته می شود. این قیمت بازار فعلی شاخص S& P 500 را بر اساس درآمد مناسب تورم آن شرکت ها در طی ده سال گذشته تقسیم می کند و نتیجه آن یک نمایش کاملاً دقیق از چگونگی مقایسه یا کم ارزش بودن بازار با هنجارهای تاریخی است.

هرچه شیلر P/E بالاتر باشد ، سرمایه گذاران بیشتری در حال حاضر به ازای هر دلار درآمد پرداخت می کنند.

در اینجا نمودار شیلر P/E وجود دارد که من با استفاده از داده های شیلر ساخته ام:

Shiller PE CAPE Ratio

واقعیت شناخته شده این است که شیلر P/E در هر نقطه معین با بازده سرمایه گذاری در طی 10 و 20 سال آینده ارتباط معکوس دارد.

به عبارت دیگر ، اگر شیلر P/E زیاد باشد ، احتمالاً بازده سرمایه گذاری شما طی یک یا دو دهه آینده کاملاً خرد و جانبی خواهد بود ، زیرا این ارزشهای بالا به زمین باز می گردند. ارزشهای بالا منجر به کاهش سود سهام ، رشد پایین تر از سود سهام مجدد و رشد EPS پایین تر از خرید سهام شرکت ها و فضای کمتری برای افزایش ارزش در دوره برگزاری شما می شود و در نتیجه بازده متوسط یا ضعیف است.

رابرت شیلر بازده 20 ساله رو به جلو S& P 500 را در مقایسه با شیلر P/E در هر نقطه معکوس از اواخر دهه 1800 ردیابی کرده است. نتیجه گیری این است که هر وقت شیلر P/E بیش از 25 سال داشت ، نرخ بازده طی 20 سال آینده منفی بود. در اینجا داده های او ، از غرق غیر منطقی است:

Shiller PE and Rate of Return

تجزیه و تحلیل های اخیر با استفاده از دوره های کوتاهتر ده ساله نتایج مشابهی را نشان داده است. هنگامی که شیلر P/E بازار بیش از 25 سال است ، نرخ بازده طی ده سال آینده در بهترین حالت بین 8 ٪ یا در بدترین حالت متفاوت است ، که این یک محدوده واقعاً ناخوشایند است.

در معرض خطر تأکید بیش از حد بر فقط یک متریک ارزیابی ، یکی دیگر از راه های سنجش ارزیابی بازار سهام روشی است که توسط وارن بافت محبوب شده است.

برای انجام این کار ، شما به سادگی سرمایه گذاری در بازار همه سهام (کل قیمت کلیه سهام همه شرکت های دولتی) را با محصول ناخالص داخلی (قیمت کلیه کالاها و خدمات تولید شده در آن سال) تقسیم می کنید. اگر نسبت بالاتر از حد معمول باشد ، به این معنی است که قیمت سهم از تولید واقعی پیشی گرفته است.

این نسبت تقریباً با شیلر P/E ارتباط دارد:

Market Capitalization to GDP Buffett Indicator

از آنجایی که P/E شیلر S& P 500 در حال حاضر بیش از 30 است و نسبت سرمایه به تولید ناخالص داخلی بیش از 120 درصد است، یک قرن داده به ما می گوید که بازدهی طی 10 تا 20 سال آینده احتمالاً متوسط خواهد بود.

قیمت‌های بازار سهام به میزان قابل توجهی از درآمد شرکت‌ها و تولید ملی پیشی گرفته‌اند که منجر به بازاری با ارزش بالا، بازده سود سهام پایین و بازده بازخرید پایین شده است. تنها دوره‌های تاریخی که ارزش‌گذاری بالاتری نسبت به امروز داشتیم در اواخر دهه 1920 و اواخر دهه 1999 بود. که هر دوی آنها به طرز وحشتناکی برای سهام پایان یافت.

جان بوگل، مخترع صندوق شاخص و بنیانگذار Vanguard، یک قانون ساده را بیان کرد:

بازده آینده = بازده سود سهام + رشد سود +/- تغییرات در ارزش گذاری

به عبارت دیگر، اگر S& P 500 در حال حاضر 2% بازدهی داشته باشد و درآمد 6% در سال رشد کند و P/E بالا با نرخ 3% در سال در دهه آینده کاهش یابد، آنگاه نرخ بازدهی شما با سرمایه گذاریدر S& P 500 در آن دوره حدود 5 درصد خواهد بود. این به طور مستقیم با پایان آنچه که داده های 150 ساله شیلر نشان می دهد به احتمال زیاد رخ خواهد داد، مطابقت دارد.

اگر مدرک بیشتری می‌خواهید، این معیارهای ارزش‌گذاری گسترده را فراموش کنید و تجزیه و تحلیل جریان نقدی با تخفیف را برای تعدادی از شرکت‌های بزرگی که علاقه‌مند به خرید هستید، اعمال کنید. این استاندارد طلایی سنجش ارزش گذاری بر مبنای فردی-شرکتی است.

خواهید دید که برای بسیاری از شرکت های خارج از کشور، محاسبه ارزش منصفانه ای که ارائه می کنید کمتر از قیمت فعلی بازار است، مگر اینکه الف) رشد بسیار زیاد مضحکی را فرض کنید یا ب) از نرخ تنزیل بسیار پایین استفاده کنید، که به معنای نرخ پایین است. برگشت.

  • بیشتر بخوانید: بررسی اجمالی روش های ارزش گذاری

نمونه هایی از اینکه چقدر می تواند بد شود

S& P 500 بازدهی نسبتا طولانی را تجربه کرده است. پس از اوج سال 1929، بازار 27 سال طول کشید تا به اوج های جدید در شرایط تعدیل شده با تورم برسد. پس از پیک سال 1968، 24 سال طول کشید تا به اوج های جدید در شرایط تعدیل شده با تورم برسیم. و پس از پیک سال 2000، 14 سال طول کشید تا به بالاترین حد جدید در شرایط تعدیل شده با تورم رسید.

اروپا در سال 2000 به اوج خود رسید و دو دهه بعد هنوز حتی به صورت اسمی بهبود نیافته است.

Stoxx Europe 50

ژاپن نتیجه بدتری را نشان داده است. شاخص Nikkei 225، شاخص بزرگ‌ترین شرکت‌های ژاپن، در سال 1989 به اوج خود رسید و سه دهه بعد هنوز در بالاترین حد اسمی جدید قرار ندارد.

Severe Index Fund Example

اساساً این اشتباه است که فرض کنیم عملکرد سالانه 9% S& P 500 در طول سال های طلایی آمریکا، که پس از جنگ جهانی دوم به عنوان تنها ابرقدرت جهان آغاز شد و تا قرن بیست و یکم، در زمان بی سابقه ای از رشد و نوآوری، ادامه یافت، تکرار خواهد شد. تا ابد.

ایالات متحده اکنون با رشد کندتر تولید ناخالص داخلی، بار بدهی عمومی بالاتر، جمعیت سالخورده، هزینه های بهداشت و درمان و آموزش که گرانتر از هر جای دیگری در جهان است، درآمد متوسط خانوارهای تعدیل شده بر اساس تورم در دو دهه گذشته و افزایش چند برابری مواجه است. حباب بازنشستگی عمومی بدون بودجه تریلیون دلاری.

حتی بدون این مشکلات، ارزش گذاری بالای بازار به تنهایی نشان می دهد که بازده آینده احتمالا ضعیف است. اضافه کردن آن چیزها در بالای آن تصویر استرس زاتری را ترسیم می کند.

من نمی گویم که در یک دهه آینده رشدی نخواهیم داشت، اما این احتمال وجود دارد که بازده عالی نباشد.

حتی اگر مضربی P/E برای بلندمدت بالاتر از حد معمول باقی بماند، بازده سود سهام پایین‌تر، سودهای سرمایه‌گذاری مجدد ضعیف‌تر، و خرید مجدد سهم کمتر موثر خواهد بود و در بهترین حالت بازدهی تک رقمی متوسط را به همراه خواهد داشت. تقریباً در هر حالت منطقی، بازده آتی احتمالاً کمتر از 9٪ در سال است.

اوراق قرضه این بار ما را نجات نخواهد داد

استدلال متقابلی که برخی به این مقاله خواهند داد این است که یک سبد متنوع که به طور مداوم بین سهام و اوراق قرضه متعادل می شود، از این امر مراقبت می کند و بازده کلی ما را بهبود می بخشد. و من توصیه می کنم اوراق قرضه را در یک پرتفوی متنوع نگه دارید.

از نظر تاریخی، این رویکرد مفید بوده است، با اوراق قرضه بازدهی پایدار بیش از 6 درصد در بیشتر سال‌ها برای چندین دهه، اما داده‌ها همچنین نشان می‌دهند که اوراق قرضه احتمالاً نتایج بدتری را نیز در آینده ایجاد خواهند کرد.

این نمودار توسط فدرال رزرو سنت لوئیس از نرخ وجوه فدرال طی چند دهه گذشته است:

Index Funds Interest Rates

مشکل اینجاستقیمت اوراق قرضه و حرکت سود دارای همبستگی معکوس هستند. با کاهش نرخ بهره، ارزش اوراق قرضه موجود بالا می رود. این کاهش بلندمدت چهار دهه در نرخ بهره از سطح بسیار بالا، بازده اوراق قرضه را در 40 سال گذشته تقویت کرده است. و در دهه گذشته، نرخ‌های صفر یا نزدیک به صفر را داشته‌ایم.

شما حتی لازم نیست که پیش بینی کنید که نرخ بهره چقدر و به سرعت افزایش می یابد تا مشخص شود که بازده اوراق قرضه ضعیف خواهد بود. اگر نرخ بهره بالا برود ، اوراق فعلی در کوتاه مدت ارزش کاهش می یابد ، اما اوراق قرضه آینده ممکن است نرخ واقعی بازده مناسبی را ایجاد کند. از طرف دیگر ، اگر دوران طولانی از نرخ بهره نسبتاً پایین داشته باشیم ، پس از آن اوراق قرضه فعلی تأثیر نمی گذارد ، اما همه اوراق قرضه فعلی و آینده نرخ بازده کمی دارند.

به عنوان مثال ، ده سال خزانه داری ، به عنوان مثال ، بازده واقعی منفی را در طول دوره برگزاری آنها به شما می دهد. نرخ بهره ای که سرمایه گذاران از نگه داشتن آنها دریافت می کنند ، کمی پایین تر از نرخ تورم رسمی فعلی و پیش بینی شده است. اگر نرخ بهره برای طولانی مدت باقی بماند ، بازده اوراق قرضه همچنان ضعیف خواهد بود ، احتمالاً با افزایش هزینه ها نتوانسته است. به عبارت دیگر ، آنها به آرامی در این سطوح از دست می دهند.

در هر صورت ، بدون بازده اوراق قرضه با یک چرخه فوق العاده چهار دهه از نرخ بهره که از اوج بی سابقه ای به پایین و بی سابقه منتقل می شود ، افزایش می یابد ، احتمالاً بازده اوراق قرضه ناامید کننده است. نرخ بهره پایین برای اوراق بهادار در دراز مدت بد است. افزایش نرخ بهره برای اوراق قرضه در کوتاه مدت بد است. تورم بالا ، در صورت دریافت آن ، از همه شرایط برای اوراق قرضه بد است.

سهام خارجی ممکن است کمک کند

نمونه کارها بازنشستگی شاخص استاندارد ، بر اساس تئوری مدرن نمونه کارها ، به نظر می رسد مانند این:

Index Funds Example

بخش بزرگی معمولاً به سهام آمریکایی (یا فقط S& P 500 ، یا هر دو شرکت بزرگ و کوچک درپوش و شاید REIT) اختصاص می یابد ، و سپس تکه های کوچکتر به اوراق قرضه و سهام خارجی اختصاص می یابد. مؤلفه اوراق قرضه معمولاً با افزایش سنین سرمایه گذار سهم بزرگتر و بزرگتر اختصاص می یابد. این یک روش استاندارد است

شاخص های خارجی مورد استفاده بیشتر شاخص ها ، از جمله پیشتاز و iShares ، بر اساس اندازه اقتصادی به طور متناسب توزیع می شوند. به عبارت دیگر ، یک صندوق شاخص خارجی کاملاً متنوع معمولاً به شدت در سهام ژاپنی و اروپایی با رشد آهسته وزن می شود ، زیرا این بزرگترین اقتصادهای بین المللی است و قطعات کوچکتر به سایر کشورها مانند استرالیا ، کانادا و احتمالاً برخی از بازارهای نوظهور اختصاص می یابد.

در اینجا بیشتر بخوانید که چرا این یک مشکل است و چگونه آن را برطرف کنید.

به طور خلاصه ، ژاپن با انقباض جمعیت و بالاترین نسبت بدهی عمومی به تولید ناخالص داخلی در هر کشور در جهان روبرو است و بزرگترین منطقه تمرکز برای این شاخص های بین المللی است که بین 1/5 تا 4/4 از کل آنها را تشکیل می دهدمنابع

با این حال ، من فکر می کنم وزن مناسب در بازارهای نوظهور ممکن است به افزایش بازده طی 10-20 سال آینده کمک کند. آنها چشم انداز رشد بهتری دارند و ارزشهای کمتری دارند. این ممکن است یک سرمایه گذار صرفه جویی در صرفه جویی باشد.

آیا صندوق های فهرست حباب هستند؟

برخی از سرمایه گذاران مشهور از صندوق های فهرست به عنوان حباب یاد کرده اند.

مایکل بری ، یکی از سرمایه گذاران مشهور که حباب مسکن را کوتاه کرده است ، آخرین سرمایه گذار مشهور است که صندوق های فهرست را حباب می نامد. یکی از دقیق ترین ضد آژانس های این ادعا از بن کارلسون از مدیریت ثروت Ritholtz آمده است. هر دو مقاله ارزش خواندن دارند.

بیایید روی برخی از موضوعات اصلی که مخالفان درباره فرضیه حباب صندوق شاخص استدلال می کنند ، تمرکز کنیم.

شماره 1) پول بالا را تعقیب می کند

بیشتر صندوق های شاخص توسط سرمایه گذاری در بازار وزن می شوند ، به این معنی که هرچه یک شرکت با ارزش تر باشد ، تخصیص آن در یک صندوق شاخص نیز بیشتر می شود.

هنگامی که در ابتدا صندوق های شاخص ایجاد می شدند ، آنها یک قطعه بسیار کوچک از کل سرمایه سرمایه گذاری شده را نشان می دادند و بخش عمده ای از پول به طور فعال مدیریت می شد. مدیران فعال ارزیابی بازار را تعیین می کنند ، در حالی که صندوق های شاخص اساساً از بالای صفحه استفاده می کردند و از ارزیابی هایی که بازارهای اختصاص داده شده به سهام مختلف اختصاص داده اند ، کپی می کنند.

با این حال ، از آنجا که وجوه شاخص در حال محبوبیت است و به درصد بزرگتر و بیشتر از کل سرمایه سرمایه گذاری شده تبدیل می شود ، ممکن است آنها به طور فزاینده ای ارزیابی کنند و نه فقط با ارزش گذاری ها ، مانند دم که سگ را به جای دیگری در اطراف خود قرار می دهد. در این حالت ، پول اضافی از لحاظ تئوری به بزرگترین سهام مگا درپوش می رود و ارزش گذاری های آنها را به سطوح غیر منطقی سوق می دهد.

من شخصاً شواهد زیادی در مورد این موضوع ندیده ام ، حداقل به هر درجه ای که من آن را حباب می نامم. به عنوان مثال ، من به طور خاص ارزیابی سهام Mega-Cap مانند Apple ، Alphabet ، Amazon و Microsoft را بررسی کرده ام تا مشخص کنند که آیا آنها به طرز چشمگیری بیش از حد ارزش دارند ، و جواب خیر.

تعداد زیادی سهام دیگر مانند Netflix یا Tesla وجود دارد که من آن را بسیار ارزشمندتر می دانم ، اما Netflix بسیار کوچکتر از آن دسته از مگا ها است و تسلا حتی در S& P 500 نیست. بنابراین در حالی که سهام زیادی در آنجا وجود دارد ،آنهایی که در صدر S& P 500 قرار دارند ، لزوماً بدترین مجرمان نیستند.

گفته می شود ، من دوست دارم به دنبال سهام باشم که در شاخص های اصلی مانند S& P 500 گنجانده نشده باشد ، زیرا احتمال بیشتری برای یافتن شرکت های ارزان قیمت ارزان وجود دارد.

شماره 2) عدم تطابق نقدینگی

برخی از ETF ها چنان مایع شده اند (اغلب معامله می شوند) ، که آنها سفارشات بزرگی مایع بیشتر از برخی از دارایی های زیرزمینی نازک تر هستند.

این یکی از این موارد است که احتمالاً تا زمانی که یک روز ممکن است مشکلی ایجاد نکند. به عبارت دیگر ، در طی یک بازار گاو نر این خوب است ، اما اگر یک تصادف بزرگ در بازار رخ دهد و بسیاری از افراد بخواهند به طور همزمان بفروشند ، می تواند باعث ایجاد مشکلات اساسی در نقدینگی و شکاف های عظیم در قیمت گذاری برخی از اوراق بهادار کمتر بی نظیر شود.

در حالی که این می تواند فرصتی مناسب برای سرمایه گذاران ارزشی باشد در صورت بروز آن ، می تواند به سرمایه گذاران شاخص آسیب برساند. هنوز مشخص نیست که آیا این مسئله باعث ایجاد مسئله ای در عمل خواهد شد ، اما این یکی از دلایلی است که من ترجیح می دهم سهام فردی را به همراه برخی از ETF های من نگه دارم.

صندوق های شاخص منفعل و معیارهای معیار (مدیران فعال که از نزدیک این شاخص را آینه می دهند) برای ده ها سال وجود داشته است ، اما فقط در یک دهه گذشته شاهد افزایش گسترده ETF ها هستیم که نقدینگی گسترده را درست در دست سرمایه گذاران خرده فروشی و تجارت قرار داده است. الگوریتم ها.

شماره 3) سرمایه گذاری مسئول اجتماعی ، یا عدم وجود آن

صندوق های شاخص از بسیاری جهات بر خلاف سرمایه گذاری مسئول اجتماعی هستند.

شرکت ها به طور فزاینده ای متعلق به مدیران دارایی منفعل هستند که فقط با تصمیمات سرمایه گذاری خود منفعل نیستند بلکه با مدیریت شرکت خود نیز منفعل هستند. آنها به طور کلی نامزدها را برای هیئت مدیره شرکت هایی که در اختیار دارند ، بررسی نمی کنند و معمولاً از پیشنهادات سهامدار خودداری می کنند یا رای نمی دهند.

برای اطلاعات بیشتر در مورد این موضوع ، این مقاله را بخوانید.

نسخه کوتاه این است که من فکر نمی کنم لزوماً ایده خوبی برای درصد گسترده ای از جمعیت باشد که عمداً نسبت به شرکت هایی که در اختیار دارند کاملاً فراموشی نباشد و در مدیریت سهامداران هیچ نقشی داشته باشد. این مانند شهروند بودن ، هرگز رای دادن نیست ، و سپس شکایت می کند که سیاستمداران لنگ هستند.

کاهش خطر

با توجه به برخی از مسائل مربوط به صندوق های شاخص ، برخی از کارهایی که سرمایه گذاران می توانند برای محافظت از خود انجام دهند وجود دارد.

شماره 1) پس انداز و سرمایه گذاری بیشتری کنید

این کمترین رویکرد سکسی است ، اما با این وجود مهم است.

سرمایه گذاران باید به جای بازده 7-10 ٪ برای 3-5 ٪ بازده برنامه ریزی کنند. پول بیشتری را کنار بگذارید تا برای رسیدن به اهداف خود به بازده کمتری نیاز داشته باشید.

این ساده ، اما سخت است ، به خصوص به این دلیل که رشد دستمزد تنظیم شده با تورم طبقه متوسط مسطح بوده است در حالی که هزینه های مراقبت های بهداشتی و آموزش و پرورش افزایش یافته است. در حال حاضر انتخاب کمی دیگر وجود دارد. و اگر بازده به نوعی بهتر از تمام داده های پیشنهادی باشد ، پس عالی! پول بیشتری خواهید داشت

شماره 2) تنظیمات منطقی انجام دهید

در نظر بگیرید که از یک لمس فعال دستی در سبد منفعل خود استفاده کنید.

هنگامی که ارزیابی های بازار به افراط و تفریط تاریخی نزدیک می شود ، شواهد خوبی وجود دارد که تنظیم وزن بر این اساس می تواند به سبد خرید شما کمک کند. هنگامی که ارزش سهام زیاد است ، کاهش قرار گرفتن در معرض معقول است. هنگامی که ارزش سهام کم است ، افزایش قرار گرفتن در معرض ایده بدی نیست.

Backtesting در طی یک قرن نشان می دهد که یک سبد سهام/اوراق قرضه که به طور خودکار بر اساس شیلر P/E از یک صندوق اختصاص داده شده سهام/اوراق بهادار خارج می شود. به عبارت دیگر ، هنگامی که شیلر P/E شروع به بالا رفتن می کند ، کمی بیشتر به اوراق قرضه اختصاص دهید. هنگامی که شیلر P/E کم می شود ، کمی بیشتر به سهام اختصاص دهید.

  • بیشتر بخوانید: ریسک در مقابل نوسانات: چگونه می توان از تفاوت سود برد

شماره 3) روی تولید درآمد تمرکز کنید

رویکرد دیگر استفاده از تماس های تحت پوشش و گزینه های مختلف نقدی است که بیشتر می تواند در سهام شخصی یا ETF های فهرست بندی شده استفاده شود.

آنها استراتژی های کم استفاده هستند که دقیقاً در این نوع محیط بازار بسیار خوب عمل می کنند ، زیرا آنها می توانند 10 ٪ یا بیشتر درآمد ایجاد کنند و حتی اگر بازار صاف باشد.

نمونه کارها که شامل تماس های فروش و پوشیده شده است ، در بازارهای مسطح ، جانبی ، خرد شده بسیار خوب عمل می کند ، در حالی که بازده مناسبی را در بازارهای گاو نر نیز می دهد و خطر نزولی شما را در بازارهای خرس کاهش می دهد.

استراتژی های GIMMICKY که فقط به یک تاکتیک متکی هستند ، مانند یک استراتژی فروش تماس با پوشش خالص ، هوشمند نیستند. درعوض ، استفاده از ابزارهای مختلف برای محیط های مختلف بازار معنی دارد. و در حال حاضر ، فروش گزینه هایی که می تواند درآمد زیادی را در یک بازار مسطح به شما بدهد ، و این می تواند به شما محافظت از نزولی مناسبی بدهد ، یکی از ابزارهای قدرتمند شما است که می توانید استفاده کنید.

علاوه بر این ، تمرکز بر روی سهام سود سهام بالا می تواند به شما در دوره آب و هوایی بازده کم کمک کند. سهام با ارزش با ارزش با سود سهام 4-6 ٪ ، که آن را با 2-5 ٪ در سال رشد می کند ، می تواند بازده بسیار خوبی را از طریق یک چرخه تجارت به دست آورد.

بسیاری از مردم در سهام ضعیف سرمایه گذاری می کنند. آنها در بالای چرخه بازار با هیجان خریداری می کنند ، در یک وحشت در پایین چرخه بازار می فروشند و معیارهای مختلف ارزیابی یا روشهای دیگر تجزیه و تحلیل سهام را نمی فهمند. به همین دلیل ، بسیاری از مشاوران به مردم می گویند که هرگز سهام فردی را لمس نکنند ، این مانند بازی با اسلحه بارگذاری شده و فقط بد برای آنها است و به سرمایه گذاری در وجوه یا بودجه فعال می پردازند.

برای سرمایه گذارانی که وقت خود را برای یادگیری و درک چگونگی انتخاب سهام فردی برای نیازهای خود و مدیریت صحیح نمونه کارها از آنها می گیرند ، می توانند بدون برخی از مزایای صندوق های شاخص (بازده بلند مدت با هزینه پایین) به بسیاری از مزایای صندوق های شاخص (بازده بلند مدت با هزینه پایین) دست یابندنزول (ارزش افزوده بالقوه ، عدم تطابق نقدینگی و مدیریت ضعیف شرکت).

مانند تعمیر خانه خود ، این چیزی است که باید جدی گرفته شود اما در صورت انتخاب این کار می تواند مزایای خوبی داشته باشد. اگر می خواهید اطلاعات بیشتری کسب کنید ، برخی از مقالات اصلی من را بخوانید ، یا کتاب من را در مورد موضوع بررسی کنید.

شماره 4) افق سرمایه گذاری خود را گسترش دهید

افزودن سهام فردی ، شاخص های سهام خارجی یا کلاس های دارایی جایگزین می تواند به کاهش تأثیر بازده شاخص سهام ضعیف در یک نمونه کارها کمک کند.

از نظر تاریخی ، دهه های ضعیف برای عملکرد سهام برای سایر کلاس های دارایی ده ها سال عالی است. به عنوان مثال ، دهه 1970 زمان بدی برای سرمایه گذار سهام بود ، اما زمان بسیار خوبی برای داشتن کالاها بود.

با استفاده از فلزات گرانبها ، دارایی های دیجیتال ، کالاها و برخی دیگر از گزینه های دیگر ، یک سرمایه گذار می تواند بازده خود را به دور از اعتماد به هر کاری که S& P 500 انجام می دهد متنوع کند.

سخنان پایانی

در حالی که صندوق های شاخص یک استراتژی سرمایه گذاری فوق العاده مهم بوده است ، به نظر می رسد بیش از حد برای آنچه می توانند انجام دهند ، چه در بین سرمایه گذاران نهادی و چه شخصی وجود دارد. برای برخی از افراد ، یک رویکرد فداکارانه نیز وجود دارد که هرگز استراتژی سرمایه گذاری را تنظیم نمی کند تا از شرایط جدید بازار پیروی کند.

سرمایه گذاران لزوماً نباید به بازده S& P 500 محدود شوند ، و مدیریت فعال نمونه کارها لزوماً به معنای "انتخاب سهام داغ" نیست که امید به بازده بلوک را دارند.

درعوض ، این می تواند به معنای تمرکز بیمار بر روی سرمایه گذاری طولانی مدت باشد تا در برابر بازارهای سهام عدالت با رشد بیش از حد و بازده اوراق قرضه کم ارزش داشته باشد ، یا می تواند به معنای تعدیل خفیف برای در نظر گرفتن ارزیابی های غیرمعمول بازار باشد.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.