تجزیه و تحلیل عمودی - معنا، مزایا، معایب و بیشتر

  • 2022-05-13

تحلیل عمودی یکی از روش های تحلیل مالی است که دو روش دیگر آن تحلیل افقی و تحلیل نسبت است. در تجزیه و تحلیل عمودی (یا تجزیه و تحلیل با اندازه معمول)، هر اقلام در صورت مالی به عنوان درصدی از رقم پایه فهرست می شود. به عنوان مثال، نشان دادن هزینه های فروش به عنوان درصد فروش ناخالص.

فرمول محاسبات تحت این روش (Analysis Amount/Base Amount)*100 است.

به عنوان مثال، اگر مبلغ پایه فروش ناخالص 50000 دلار باشد و مقدار تجزیه و تحلیل هزینه های فروش 5000 دلار باشد. سپس این درصد 10٪ (5000 دلار / 50000 دلار) خواهد بود.

فواید

این یکی از روش های رایج تجزیه و تحلیل مالی است زیرا پیاده سازی آن ساده و درک آن آسان است. همچنین، این روش مقایسه عملکرد (حتی خط به خط) یک شرکت در مقابل شرکت دیگر و همچنین در بین صنایع را آسان‌تر می‌کند.

علاوه بر این، به مقایسه اعداد یک شرکت بین دوره های زمانی مختلف (تحلیل روند)، اعم از سه ماهه، شش ماهه یا سالانه کمک می کند. به عنوان مثال، با بیان چندین هزینه در صورت سود و زیان به عنوان درصدی از فروش، می توان تحلیل کرد که آیا سودآوری در حال بهبود است یا خیر. بنابراین، به کنترل هزینه ها نیز کمک می کند.

به عنوان مثال، اگر هزینه های فروش در سال های گذشته در محدوده 40-45 درصد فروش ناخالص بوده باشد. برای سال جاری، آنها ناگهان به 50% می جهند. این چیزی است که مدیریت باید بررسی کند.

چنین تکنیکی همچنین به شناسایی محل قرار دادن منابع شرکت کمک می کند. و این منابع به چه نسبتی بین حسابهای ترازنامه و صورت سود و زیان توزیع شده است. علاوه بر این، تجزیه و تحلیل همچنین به تعیین وزن نسبی هر حساب و سهم آن در تولید درآمد کمک می کند.

چنین تحلیلی همچنین به درک درصد/سهم اقلام منفرد و ترکیب ساختاری اجزا مانند دارایی‌ها، بدهی‌ها، هزینه‌ها و مخارج کمک می‌کند. علاوه بر این، این نه تنها به تشخیص نوک ها کمک می کند، بلکه در تعیین هزینه هایی که به اندازه کافی کوچک هستند تا مدیریت روی آنها تمرکز نکند، کمک می کند.

چه تفاوتی با تحلیل افقی دارد؟

این روش به عملکرد مالی در افق سالهای بسیاری نگاه می کند. تحت تجزیه و تحلیل افقی (همچنین تجزیه و تحلیل روند) ، مبلغ صورتهای مالی گذشته را به عنوان درصد از مبلغ سال پایه نشان می دهد. به عنوان مثال ، سال اول به عنوان پایگاه طی پنج سال گرفته می شود و میزان تمام سالهای دیگر به عنوان درصد سال پایه بیان می شود.

20002001200220032004
فروش هزینه ($)50005800600066007100
هزینه های فروش (٪)0%116 ٪120 ٪132 ٪142 ٪

در مثال فوق ، سال 2000 به عنوان سال پایه گرفته می شود. تجزیه و تحلیل افقی به شناسایی راحت تر روند کمک می کند. مثال بالا به وضوح نشان می دهد که هزینه های فروش یک شرکت هر سال رشد کرده است.

Vertical Analysis

تجزیه و تحلیل عمودی بیانیه درآمد

معمولاً ، تجزیه و تحلیل عمودی در بیانیه درآمد ، موارد خط را به عنوان درصدی از فروش بیان می کند. با این حال ، می توان از آن برای نشان دادن درصد کالاهای مختلف درآمدی که کل فروش را تشکیل می دهند ، استفاده کرد. در زیر نمونه ای از تجزیه و تحلیل عمودی برای بیانیه درآمد است:

مشخصاتکل دلاردرصد
حراجی1000،000100 ٪
هزینه کالاهای فروخته شده40000040 ٪
حاشیه ناخالص60000060 ٪
حقوق و دستمزد250،00025 ٪
اجاره دفتر کار50،0005%
تدارکات10،0001%
خدمات رفاهی20،0002%

تجزیه و تحلیل عمودی ترازنامه

در تجزیه و تحلیل عمودی یک ترازنامه ، یک سوال اصلی این است که از چه چیزی به عنوان مخرج استفاده می شود. معمولاً این دارایی کل است ، اما می توان از کل بدهی ها برای محاسبه درصد کلیه موارد خط مسئولیت استفاده کرد. ما می توانیم از کل حسابهای سهام برای کالای سهام عدالت استفاده کنیم. چنین تحلیلی به ارزیابی تغییرات در سرمایه در گردش و دارایی های ثابت در طول زمان کمک می کند. بررسی این تغییرات می تواند به یک تحلیلگر کمک کند تا بداند که آیا این شرکت به یک مدل تجاری متفاوت منتقل می شود یا خیر.

در زیر نمونه ای از تجزیه و تحلیل عمودی برای ترازنامه است که در آن هر مورد خط درصد کل دارایی ها است:

مشخصاتکل دلاردرصد
پول نقد10000010 ٪
حساب قابل دریافت350،00035 ٪
فهرست150،00015 ٪
کل دارایی های فعلی60000060 ٪
دارایی های ثابت40000040 ٪
کل دارایی1000،000100 ٪

معایب

  • به دلیل کمبود درصد یا نسبت استاندارد در مورد اجزای موجود در ترازنامه و صورتحساب ، به تصمیم گیری محکم کمک نمی کند.
  • چنین تحلیلی هوشیار از مفاهیم و کنوانسیون های حسابداری پیروی نمی کند.
  • در اندازه گیری نقدینگی کمکی نمی کند.
  • به دلیل عدم سازگاری در نسبت عناصر ، تجزیه و تحلیل کیفیت از صورتهای مالی ارائه نمی دهد.

نمی تواند پاسخ دهد "چرا."

سال 1سال 2سال 3
حراجی100 ٪100 ٪100 ٪
COGS30%29%40 ٪
سود ناخالص70%71%60 ٪
بازار یابی5%5%10 ٪

در جدول فوق مشاهده می کنیم که COGS (بهای تمام شده کالای فروش رفته) برای شرکت در سال سوم افزایش یافته است. چنین افزایشی منجر به کاهش قابل توجهی در سود ناخالص می شود. چنین افتی می تواند به دلیل هزینه بیشتر تولید و یا افت قیمت نیز باشد. اگرچه مثال افزایش COGS را نشان می دهد، ما نمی توانیم مطمئن باشیم مگر اینکه مدیریت آن را تایید کند.

برای روشن شدن موضوع، اجازه دهید یک مثال ساده بزنیم. فرض کنید اکنون برای تولید محصولی که ۱۰۰ دلار به فروش می رسد ۵۰ دلار نیاز است. در این صورت COGS 50 درصد قیمت فروش خواهد بود. حال فرض کنید شرکت قیمت تمام شده محصول را به 90 دلار کاهش دهد، اما هزینه تولید آن ثابت بماند. COGS به قیمت فروش اکنون حدود 56٪ خواهد بود.

بنابراین، می توان گفت که تحلیل عمودی ابزار خوبی برای دانستن آنچه در صورت های مالی اتفاق می افتد است. همچنین به نشان دادن تغییرات کمک می کند، مثلاً ثروت ایجاد شده توسط سازمان با نگاه کردن به بیانیه ارزش افزوده یا کاهش سود. اما، واقعاً نمی تواند به «چرا» پاسخ دهد. مانند مثال بالا، ما می دانیم که هزینه یکی از دلایل اصلی کاهش سود است. اما، نمی‌توانیم مطمئن باشیم که آیا هزینه‌ها واقعاً افزایش یافته یا مدیریت قیمت محصول را کاهش داده است.

بنابراین، بهتر است از تجزیه و تحلیل عمودی به عنوان ابزاری برای دریافت پاسخ استفاده نکنید، بلکه از آن برای فهمیدن اینکه چه سؤالاتی ممکن است بپرسید استفاده کنید.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.