مشارکت کنندگان Investopedia از طیف وسیعی از پیشینه ها تهیه می شوند و بیش از 20+ سال هزاران نویسنده و ویراستار متخصص وجود داشته اند که مشارکت داشته اند.
توماس جی. بروک یک CFA و CPA با بیش از 20 سال تجربه در زمینه های مختلف از جمله سرمایه گذاری ، مدیریت نمونه کارها بیمه ، امور مالی و حسابداری ، مشاوره سرمایه گذاری شخصی و برنامه ریزی مالی و توسعه مطالب آموزشی درباره بیمه عمر و سالیانه است.
Kirsten Rohrs Schmitt یک ویراستار حرفه ای ، نویسنده ، تصحیح کننده و چکنده حرفه ای است. وی در زمینه امور مالی ، سرمایه گذاری ، املاک و مستغلات و تاریخ جهانی تخصص دارد. وی در طول حرفه خود ، مطالب زیادی را برای مجلات و وب سایت های مصرف کننده بیشمار ، رزومه های ساخته شده و محتوای رسانه های اجتماعی برای صاحبان مشاغل نوشت و ویرایش کرد و وثیقه ای را برای آکادمی و غیرانتفاعی ایجاد کرد. کرستن همچنین بنیانگذار و مدیر بهترین ویرایش شما است. او را در LinkedIn و Facebook پیدا کنید.
بسیاری از سرمایه گذاران خرده فروشی از بازار اوراق قرضه دور می شوند زیرا همان سطح صعودی بالقوه را به عنوان بازار سهام ارائه نمی دهد. در حالی که بازار اوراق بهادار با بازار سهام متفاوت است ، اما نباید از آن نادیده گرفت. از نظر اندازه با بازار سهام قابل مقایسه است و از عمق عظیمی برخوردار است.
Triumph Optoists: 101 سال بازده سرمایه گذاری جهانی ، کتابی در سال 2002 که توسط الروی دیمسون ، پل مارش و مایک استونتون نوشته شده است ، می تواند به ما در بررسی اوراق قرضه در قرن بیستم کمک کند. سپس تأثیر نوآوری را در نظر خواهیم گرفت. سرانجام ، ما در دو دهه اول قرن بیست و یکم به بازده بازار اوراق قرضه خواهیم پرداخت.
غذای اصلی
- سرمایه گذاران سهام در طول قرن بیستم بر سرمایه گذاران اوراق قرضه پیروز شدند.
- بازده اوراق قرضه بلند مدت دولت از 15 ٪ در سال 1981 به 6 ٪ تا پایان قرن کاهش یافته و منجر به افزایش قیمت اوراق می شود.
- در دهه اول قرن بیست و یکم ، اوراق قرضه بیشتر ناظران را با عملکرد بهتر از بازار سهام شگفت زده کرد.
- سهام در دهه دوم قرن بیست و یکم به موقعیت غالب خود بازگشت.
- در بیشتر موارد ، سرمایه گذاری در درآمد ثابت در طول قرن گذشته یک گزاره بیش از حد پرسود نبود.
یک قرن ناعادلانه برای سرمایه گذاران اوراق قرضه
سرمایه گذاران سهام در طول قرن بیستم بر سرمایه گذاران اوراق قرضه پیروز شدند. حق بیمه خطر ایجاد شده در اوراق قرضه در دهه 1900 برای جبران سرمایه گذاران برای آشفتگی آینده بسیار کم بود. در این دوره دو بازار خرس سکولار و گاو نر در درآمد ثابت ایالات متحده مشاهده شد. تورم در پایان جنگهای جهانی اول و دوم به دلیل افزایش هزینه های دولت در این دوره ها به اوج خود رسید.
اولین بازار گاو نر پس از جنگ جهانی اول آغاز شد و تا بعد از جنگ جهانی دوم ادامه داشت. به گفته دیمسون ، مارش و استونتون ، دولت آمریكا بازده اوراق قرضه را از طریق دوره تورمی جنگ جهانی دوم و تا سال 1951 به طور مصنوعی حفظ كرد. تا زمانی كه این محدودیت ها برداشته نشد ، بازار اوراق بهادار شروع به بازتاب محیط جدید تورمی كرد. وادبه عنوان مثال ، از پایین 1. 9 ٪ در سال 1951 ، بازده اوراق قرضه بلند مدت ایالات متحده سپس تا سال 1981 به 15 ٪ صعود کرد. این نقطه عطف برای بازار گاو نر دوم قرن بود.
نمودار زیر نشان می دهد که اوراق قرضه دولت واقعی برای قرن بیستم باز می گردد. تمام کشورهایی که در جدول زیر ذکر شده اند ، بازده واقعی مثبت در بازارهای سهام خود را در این دوره نشان دادند. از قضا ، در مورد بازارهای اوراق قرضه آنها نیز همین حرف را نمی توان گفت.
کشورهایی که بازده واقعی منفی را نشان می دادند ، کشورهایی بودند که بیش از همه تحت تأثیر جنگ های جهانی قرار گرفتند. به عنوان مثال ، آلمان دو دوره را دید که درآمد ثابت آن همه از بین می رفت. در بدترین دوره از دو دوره ، 23-2322 ، تورم به 209،000،000،000 ٪ غیرقابل تحمل رسید. به گفته Triumph of the Optoists ، 300 کارخانه کاغذ و 150 کار چاپی با 2،000 پرس در روز و شب کار می کنند تا تقاضای اسکناس ها را در این دوره تأمین کنند. قرن بیستم بیش از یک قسمت از فشار خون بالا داشت ، اما موردی که آلمان در اوایل دهه 1920 تجربه کرد ، به ویژه شدید بود.
نمودار زیر تضاد اوراق قرضه دولت واقعی برای نیمه اول و دوم قرن بیستم است. توجه کنید که چگونه کشورهایی که در نیمه اول قرن بیستم بازارهای اوراق قرضه خود را بسیار ضعیف انجام می دهند ، در نیمه دوم معکوس در سرنوشت خود مشاهده کردند:
این تصویر به شما احساس خوبی برای بازار اوراق قرضه دولت می دهد. به گفته دیمسون ، مارش و استونتون ، بازار اوراق بهادار شرکت های ایالات متحده نیز بهتر شد. اوراق قرضه شرکت های ایالات متحده به طور متوسط 100 امتیاز پایه بالاتر از اوراق قرضه دولتی قابل مقایسه در طول قرن بیستم اضافه کرد. آنها محاسبه کردند که تقریبا نیمی از این اختلاف مربوط به حق بیمه پیش فرض است. نیمی دیگر مربوط به پیش فرض ها ، کاهش ها و تماس های اولیه است.
بازار اوراق قرضه هرگز یکسان نخواهد بود
در دهه 1970 ، جهانی سازی بازارهای جهانی دوباره با جدیت آغاز شد. از آنجا که عصر طلاکاری شده جهان چنین جهانی سازی را دیده بود ، و این واقعاً در دهه 1980 بر بازارهای اوراق قرضه تأثیر می گذارد. تا آن زمان ، سرمایه گذاران خرده فروشی ، صندوق های متقابل و سرمایه گذاران خارجی بخش بزرگی از بازار اوراق قرضه نبودند. مقاله "مدیریت درآمد ثابت: گذشته ، حال و آینده" توسط دانیل فس ، تجزیه و تحلیل مفیدی را ارائه می دهد.
به گفته Fuss ، بازار اوراق قرضه در دو دهه گذشته قرن بیستم نسبت به دو قرن گذشته ، توسعه و نوآوری بیشتری را تجربه کرده است. به عنوان مثال ، کلاس های دارایی جدید مانند اوراق بهادار محافظت شده از تورم ، اوراق بهادار تحت حمایت دارایی (ABS) ، اوراق بهادار تحت حمایت وام ، اوراق بهادار با بازده بالا و اوراق فاجعه ایجاد شد. سرمایه گذاران اولیه در این اوراق بهادار جدید به دلیل چالش درک و قیمت گذاری آنها جبران شدند.
تأثیر نوآوری
بازار اوراق قرضه وارد قرن بیست و یکم شد و از بزرگترین بازار گاو نر خود خارج شد. بازده اوراق قرضه بلند مدت از 15 ٪ در سال 1981 به 6 ٪ تا پایان قرن کاهش یافته و منجر به قیمت اوراق قرضه بالاتر می شود.
نوآوری در بازار اوراق قرضه نیز در سه دهه گذشته قرن بیستم افزایش یافته است و این احتمالاً ادامه خواهد یافت. علاوه بر این ، اوراق بهادار ممکن است غیرقابل توقف باشد ، و هر چیزی با جریان پول نقد مواد آینده برای تبدیل شدن به ABS باز است. به عنوان مثال ، مطالبات بهداشتی ، هزینه های صندوق های متقابل و وام های دانشجویی ، فقط معدودی از مناطقی است که برای بازار ABS توسعه داده شده است.
یکی دیگر از پیشرفت های احتمالی این است که مشتقات به بخش مهمی از درآمد ثابت نهادی تبدیل می شوند. استفاده از ابزارهایی مانند معاملات آتی نرخ بهره ، مبادلات نرخ بهره و مبادلات پیش فرض اعتبار (CD) احتمالاً همچنان به رشد خود ادامه خواهد داد.
بر اساس صدور و نقدینگی ، ایالات متحده و بازارهای یوروباوند تسلط خود را بر بازار جهانی اوراق قرضه حفظ می کنند. با بهبود نقدینگی بازار اوراق قرضه ، صندوق های معامله شده با اوراق بهادار (ETF) به افزایش سهم بازار ادامه خواهند داد. ETF ها می توانند سرمایه گذاری با درآمد ثابت را برای مشتری خرده فروشی از طریق تجارت ساده و افزایش شفافیت تغییر دهند. به عنوان مثال ، وب سایت Ishares BlackRock حاوی داده های روزانه در ETF های باند آن است.
سرانجام ، ادامه تقاضای شدید برای درآمد ثابت از امثال صندوق های بازنشستگی فقط به سرعت بخشیدن به این روندها در طی چند دهه آینده کمک خواهد کرد.
اوراق قرضه در قرن بیست و یکم
بازار صعودی اوراق قرضه در اوایل قرن بیست و یکم قدرت خود را نشان داد، اما این قدرت آینده را زیر سوال می برد. در دهه اول قرن بیست و یکم، اوراق قرضه با عملکرد بهتر از بازار سهام، اکثر ناظران را شگفت زده کرد. علاوه بر این، بازار سهام در آن دهه نوسان شدیدی را نشان داد. از سوی دیگر، بازار اوراق قرضه همانطور که در جدول زیر نشان داده شده است، نسبتاً باثبات باقی ماند.
سهام در دهه دوم قرن بیست و یکم به موقعیت غالب خود بازگشتند. با این حال، اوراق قرضه به تولید بازده قابل توجهی ادامه دادند. به ویژه، کل بازار اوراق قرضه ایالات متحده در بیشتر سال 2019 با کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو (فدرال رزرو) به طرز چشمگیری افزایش یافت.
با این حال، نرخ بهره پایین در نهایت به معنای بازده پایین تر اوراق قرضه در آینده است. در خارج از ایالات متحده، بازده منفی اوراق قرضه در آلمان و ژاپن عادی شده است. اوراق قرضه با بازده منفی تضمین شده است که در درازمدت ضرر می کنند.
همه گیر کووید-19 به طور چشمگیری بر بشریت تأثیر گذاشت و بازارهای سرمایه جهانی را تحت تأثیر قرار داد. بازارهای اوراق قرضه در امان نبودند، زیرا آشفتگی اقتصادی به طور چشمگیری نوسانات را به سطوحی رساند که از زمان رکود بزرگ سال 2008 مشاهده نشده بود.
با توجه به اینکه سرمایه گذاران به امنیت خزانه های ایالات متحده پناه بردند، بازده اوراق قرضه خزانه داری به پایین ترین حد تاریخی سقوط کرد. با توجه به واکنش سریع فدرال رزرو برای تزریق نقدینگی برای حمایت از سیستم مالی، بازار اوراق قرضه در بیشتر سال 2020 عملکرد بهتری نسبت به بازار سهام داشت. با این حال، بازارهای سهام بازگشتی قوی داشتند تا سال 2020 با بازده اسمی بالاتر از اوراق قرضه پایان یابد.
خط پایین
در بیشتر موارد، سرمایه گذاری در درآمد ثابت در طول قرن گذشته پیشنهادی بیش از حد سودآور نبود. در نتیجه، سرمایه گذار با درآمد ثابت امروزی باید حق بیمه ریسک بالاتری را طلب کند.
اگر این اتفاق بیفتد، پیامدهای مهمی برای تصمیمات تخصیص دارایی خواهد داشت. افزایش تقاضا برای درآمد ثابت تنها به نوآوری بیشتر کمک می کند، که این طبقه دارایی را از نامطلوب به مد روز تبدیل کرده است.