پارس کشوری وسیع و متروک است. مساحت آن 630000 مایل مربع، تقریباً نصف وسعت هند، جمعیتی بالغ بر بیست میلیون نفر را دارد (هند چهارصد میلیون، فرانسه نزدیک به پنجاه میلیون). تسکین و آب و هوا، اگرچه متفاوت است، اما در بیشتر موارد به طور مداوم خصمانه است. جدول بهره برداری از زمین خشکی و ناامید بودن زمین را نشان می دهد:
این کشور به تعدادی مناطق پرجمعیت کوچک تقسیم شده است که ذوب برفهای کوههای مجاور آبیاری و کشت را ممکن کرده است، رشتههای کوهی تیرهمانند از یکدیگر جدا شدهاند که اغلب به موازات یکدیگر قرار دارند. در حالی که کل مرکز کشور کویری ناپذیر است. این فلات مرکزی که خود از سطح دریا از چهار تا شش هزار پا بالاتر است، توسط پشته هایی محصور شده است که قله های آن از پانزده هزار پا فراتر می رود. ارتباطاتی که هم توسط بیابان ها و هم کوهستانی ها مسدود شده است، به شدت محدود شده است و یکپارچگی اقتصادی و سیاسی کشور را مختل می کند. منطقه گرایی با تفاوت های قومی، زبانی و مذهبی برجسته می شود. حتی شهرهای بزرگ که بر روی جادههای سنتی کاروانها ساخته شدهاند، در معرض فشار نظامی خانهای قبیلهای محلی هستند که عملاً حومه اطراف را کنترل میکنند.
مراکز فعالیت اقتصادی در حاشیه شمالی و جنوب غربی قرار دارند. در شمال، ساحل خزر، نوار آبرفتی باریکی بین کوههای البرز و دریا، غنیترین منطقه کشاورزی کشور است که در آن برنج، چای، تنباکو، گندم، پنبه، شکر و زیتون کشت میشود. ماهیگیری نیز به ویژه برای خاویار رونق دارد و مراتع به اندازه کافی برای حمایت از اسب غنی است. در آذربایجان، در دشتهای زیر تبریز، هوئرتههایی وجود دارند که خربزه، انگور، تنباکو و گندم تولید میکنند. این دو منطقه بیشترین تراکم جمعیت را دارند. پاورقی 1
در جنوب غربی استان خوزستان که از نظر جغرافیایی امتدادی به سمت شرق دشت بین النهرین است، تحت سلطه است.
میادین نفتی در شمالسنگ آهک نفتی رشته کوه زاگرس در حاشیه دشت عمدتاً در کرکوک عراق و مسجد سلیمان فارس کار می شود. تنها رود قابل توجه ایران، کارون، از خوزستان می گذرد. این محل تلاقی دجله-فرات است و سه رودخانه به هم می پیوندند تا از طریق یک کانال واحد به نام شط العرب به خلیج می گذرند. در کارون دو بندر اصلی، خرمشهر (کلی) و آبادان (نفت) قرار دارند که فقط از طریق شط العرب قابل دسترسی هستند. بندر سوم، بندر ماشور (نفت) در سر خلیج است.
باقیمانده کشور ، جدا از جیب های منزوی ، یک دستگاه متروک است که توسط عشایر پرسه می زند و توسط روستائیانی مستقر می شود که زندگی بی نظیری را در اوازهای پراکنده می کشند. پایتخت ، تهران ، در کوهپایه های جنوبی البورز ، در حاشیه بیابان واقع شده است. این مرکز به عنوان یک مرکز تجاری رشد کرد ، یکی از چندین شهر در پهلو بیابان که کنترل جاده کاروان دامن را کنترل می کند. این امر با نیاز استراتژیک Qajars برای یک پایتخت شمالی ، برای جایگزینی شیراز ، صندلی از سلسله Zand برکنار شده قبلی ، برجسته استثنایی به دست آورد. شهرهای دیگر ایران ، اگرچه از نظر اندازه افزایش می یابد ، اما عملکرد خود را کاهش می دهد. شخصیت آنها هنوز توسط گذشته سنتی فرهنگی و مذهبی تعریف شده است ، و هم در شرایط و هم در یک نقش اقتصادی مدرن برنامه ریزی می کنند. پاورقی 2
ایران هنوز یک جامعه روستایی بسیار زیاد است. بیش از 70 ٪ از جمعیت "زندگی" از زمین هستند. با این حال ، بازده کشاورزی با ساختارهای اجتماعی استثماری ، تکنیک های باستانی و طبیعی محدود است
فقر بیشتر کشور. مانع اصلی کشاورزی در ایران خشکسالی است. تخمین زده می شود که دو سوم از زمین های کشت شده توسط سیستم قنات ، سومین باقی مانده در آب رودخانه آبیاری می شود. قنات ، مشابه سیستم Foggara از صحرا ، یک کانال آب زیرزمینی است که دارای آب جمع آوری شده در تپه های پایین به روستاهای دشت خشک است. مجموعه ای از چاه های عمیق حفر شده است ، شاید سی متری از هم فاصله داشته باشد ، و چاله ها توسط تونل ها و تا صد پا در زیر زمین وصل می شوند. ساخت و نگهداری Qanats کار بسیار ماهرانه ای است. متخصص ترین سازندگان قنات از چند خانواده یوز ، شهری در حاشیه جنوبی فلات مرکزی آمده است. این خانواده ها اکنون ترجیح می دهند خود را به روشی راحت تر از آنکه در مورد خم شدن دو برابر در زیر بیابان غنی شوند ، غنی کنند. کل سیستم Qanat در سراسر پارس به سرعت در حال ناسازگاری است و نه وجوه و نه مهارت برای جلوگیری از این امر در حال حاضر یافت نمی شود.
انحطاط مهارتهای سنتی مانند ساختمان قنات با هیچ قدم در استفاده از تکنیک ها و ماشین آلات مدرن مطابقت نداشته است. خاک ضعیف ، خاکستری و شور ، به درستی بارور نمی شود. حیوانات حیوانات به جای اینکه به عنوان کود استفاده شود ، برای سوخت زمستانی خشک و ذخیره می شود. ماهی های بد بو ، آپوژیک فناوری کود در ایران است. بخش اعظم شیلات خلیج فارس برای ماهی های بی نظیر استولفوروس است - بسته های آن به ساحل منتقل می شوند و به پوسیدگی می روند. کمبود اسپری های ضد آزمایشی وجود دارد ، به ویژه ضد لوک ، که بخشیدن به آن دشوار است-این اسپری ها پتروشیمی هستند که از گیاهان پالایشگاه انگلیس وارد می شوند. مکانیزاسیون به ندرت وجود دارد (تخمین زده می شود 5000 تراکتور). بیشتر دهقانان با یک تیغه شلاق ، پوسته خزنده را معکوس نمی کنند ، اما فقط خاک بالای آن را با ناخن خراشیده اند. غلات و دام از کیفیت بدبخت برخوردار هستند.