شاخص قیمت مصرف کننده

  • 2021-07-27

اگر مانند اکثر مردم هستید ، احتمالاً خودتان را تعجب می کنید "چرا پول من به اندازه گذشته پیش نمی رود؟"در واقع ، بسیار معمول است که خود را احساس کنید که قادر به خرید بسیاری از "چیزها" نیستید که زمانی قادر بودید.

همانطور که معلوم است ، اقتصاددانان برای درک این پدیده کارهای زیادی انجام داده اند و مدل ها و مفاهیمی را که ممکن است با آنها بسیار آشنا باشید ، توسعه داده اند. به عنوان مثال ، اگر تاکنون از تورم یا شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) شنیده اید ، قبلاً در معرض این ایده قرار گرفته اید.

چرا تورم چنین موضوعی فراگیر است و چرا اندازه گیری اینقدر مهم است؟به خواندن ادامه دهید تا یاد بگیرید که چرا!

به معنی شاخص قیمت مصرف کننده

ممکن است از قبل بدانید که شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) راهی برای اندازه گیری تورم است ، اما تورم چیست؟

این سؤال را از شخص عادی بپرسید ، و همه آنها اساساً همین حرف را می زنند: "وقتی قیمت ها بالا می روند."

اما ، کدام قیمت؟

برای مقابله با این ایده که پول کسی تا چه اندازه پیش می رود ، و به سرعت در حال افزایش یا کاهش قیمت ها ، اقتصاددانان از مفهوم "سبد" استفاده می کنند. اکنون ما در مورد سبدهای فیزیکی صحبت نمی کنیم ، بلکه سبدهای فرضی کالا و خدمات است.

از آنجا که سعی در اندازه گیری قیمت هر نوع کالا و هر خدمتی در دسترس همه افراد در بخش های مختلف و در هر زمان ، تقریباً غیرممکن است ، اقتصاددانان تصمیم گرفتند یک "سبد" از کالاها و خدماتی را که بسیاری از افراد به طور کلی خریداری می کنند ، شناسایی کنند. اینگونه است که اقتصاددانان محاسبه شاخص قیمت مصرف کننده را انجام می دهند به گونه ای که ممکن است یک شاخص مؤثر در مورد چگونگی تغییر قیمت کالاها و خدمات در آن بخش با گذشت زمان باشد.

بنابراین "سبد بازار" متولد شد.

سبد بازار یک گروه یا بسته نرم افزاری از کالاها و خدماتی است که معمولاً توسط بخشی از جمعیت خریداری می شود که برای ردیابی و اندازه گیری تغییرات در سطح قیمت یک اقتصاد و هزینه زندگی با آن بخش ها استفاده می شود.

اقتصاددانان از سبد بازار برای اندازه گیری آنچه در قیمت ها اتفاق می افتد استفاده می کنند. آنها این کار را با مقایسه هزینه سبد بازار در یک سال معین با هزینه سبد بازار در سال پایه یا سالی که می خواهیم تغییرات را با آن مقایسه کنیم ، انجام می دهند.

شاخص قیمت مصرف کننده در یک سال معین با تقسیم هزینه سبد بازار در سالی که می خواهیم درک کنیم ، با هزینه سبد بازار در سال پایه یا سالی که به عنوان نقطه شروع نسبی انتخاب می شود ، محاسبه می شود.

محاسبه شاخص قیمت مصرف کننده

از شاخص های قیمت به روش های زیادی استفاده می شود ، اما برای اهداف این توضیحات ما روی شاخص قیمت مصرف کننده تمرکز خواهیم کرد.

در ایالات متحده ، دفتر آمار کار (BLS) قیمت 90،000 مورد را در بیش از 23،000 خرده فروشی و خدمات خدمات شهری بررسی می کند. از آنجا که قیمت کالاهای مشابه (یا یکسان) می تواند از منطقه به منطقه دیگر متفاوت باشد ، دقیقاً مانند قیمت بنزین ، BLS قیمت کالاهای مشابه را در نقاط مختلف کشور بررسی می کند.

هدف از این همه کار توسط BLS توسعه اندازه گیری عموماً پذیرفته شده هزینه زندگی در ایالات متحده است - شاخص قیمت مصرف کننده (CPI). درک این نکته مهم است که CPI تغییر قیمت ها را اندازه گیری می کند ، نه خود سطح قیمت. به عبارت دیگر ، CPI کاملاً به عنوان یک اندازه گیری نسبی مورد استفاده قرار می گیرد.

شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) اندازه گیری تغییر نسبی در طول زمان قیمت های خانواده های شهری در یک اقتصاد با استفاده از یک سبد نماینده کالا و خدمات است.

حال به نظر می رسد که CPI یک معیار مهم برای تغییر در قیمت های روبرو خانواده یا مصرف کنندگان است ، اما همچنین نقش مهمی در کمک به اقتصاددانان در درک اینکه پول مصرف کننده تا چه اندازه پیش می رود ، ایفا می کند.

به عبارت دیگر ، از شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) نیز برای اندازه گیری تغییر در درآمد استفاده می شود که یک مصرف کننده برای حفظ همان استاندارد زندگی در طول زمان ، با توجه به تغییر قیمت ، باید درآمد کسب کند.

شاید تعجب کنید که دقیقاً چگونه CPI محاسبه می شود. احتمالاً ساده ترین راه برای مفهوم سازی آن از طریق استفاده از یک مثال عددی فرضی است. جدول 1 در زیر قیمت دو مورد در طول سه سال نشان داده شده است ، جایی که مورد اول سال پایه ما است. ما این دو مورد را به عنوان سبد کالای نماینده خود می گیریم.

CPI با تقسیم هزینه کل سبد در یک دوره با هزینه همان سبد در دوره پایه محاسبه می شود. توجه داشته باشید که دوره های CPI را می توان برای تغییرات ماهانه ماه محاسبه کرد ، اما بیشتر اوقات در سالها اندازه گیری می شود.

جدول 1. محاسبه شاخص قیمت مصرف کننده - StudySmarter

ممکن است تعجب کنید که آیا کار اینجا انجام شده است یا خیر. متاسفانه خیر. می بینید ، اقتصاددانان واقعاً اهمیتی نمی دهند که CPI در دوره 2 و 110. 7 در دوره 3 104. 7 باشد. خوب سطح قیمت واقعاً چیز زیادی به ما نمی گوید.

در واقع، تصور کنید درصدی تغییر در دستمزد کلی وجود داشته باشد که معادل تغییرات ارائه شده در جدول 1 باشد. سپس، تأثیر واقعی از نظر قدرت خرید صفر خواهد بود. قدرت خرید مهمترین جنبه این تمرین است - مسافتی که پول مصرف کننده طی می کند یا اینکه یک خانوار چقدر می تواند با پول خود بخرد.

به همین دلیل ضروری است که به خاطر داشته باشید که این نرخ تغییر در CPI است که بیشترین اهمیت را دارد. وقتی این را در نظر بگیریم، اکنون می‌توانیم با مقایسه نرخ تغییر درآمد با نرخ تغییر قیمت‌ها، در مورد اینکه پول فرد تا کجا پیش می‌رود، صحبت کنیم.

اکنون که برای درک CPI، نحوه محاسبه آن و نحوه درست فکر کردن در مورد آن وقت صرف کرده‌ایم، بیایید در مورد نحوه استفاده از آن در دنیای واقعی و اینکه چرا متغیر مهمی است بحث کنیم.

اهمیت شاخص قیمت مصرف کننده

CPI به ما کمک می کند تورم را بین یک سال تا سال دیگر اندازه گیری کنیم.

نرخ تورم درصد تغییر سطح قیمت در طول زمان است و به صورت زیر محاسبه می شود:

به این ترتیب، اکنون می توانیم بگوییم که در مثال فرضی ما در جدول 1، نرخ تورم در دوره 2 4. 7٪ (100 ÷ 104. 7) بود. برای یافتن نرخ تورم در دوره 3 می توانیم از این فرمول استفاده کنیم:

قبل از اینکه به ایده مهم بعدی بپردازیم، مهم است که توجه داشته باشیم که قیمت ها همیشه بالا نمی روند!

مواردی وجود داشته است که قیمت ها از یک دوره به دوره دیگر کاهش یافته است. اقتصاددانان این را کاهش تورم می نامند.

تورم سرعت یا درصدی است که قیمت کالاها و خدمات خریداری شده توسط خانوارها در طول زمان کاهش می یابد.

مواردی نیز وجود داشته است که قیمت ها همچنان افزایش می یابد، اما با سرعت کاهشی. این پدیده Disinflation نامیده می شود.

کاهش تورم زمانی اتفاق می افتد که تورم وجود داشته باشد، اما نرخ افزایش قیمت کالاها و خدمات در حال کاهش است. به عبارت دیگر، سرعت افزایش قیمت ها در حال کاهش است.

تورم، کاهش تورم و کاهش تورم را می توان از طریق سیاست مالی یا سیاست پولی تحریک یا تسریع کرد.

به عنوان مثال، اگر دولت احساس کند که اقتصاد در سطحی که باید عمل نمی کند، ممکن است هزینه های خود را افزایش دهد که منجر به افزایش تولید ناخالص داخلی و همچنین افزایش تقاضای کل شود. وقتی این اتفاق بیفتد و دولت دست به اقدامی بزند که تقاضای کل را به سمت راست سوق دهد، تعادل تنها از طریق افزایش تولید و افزایش قیمت ها حاصل می شود و در نتیجه تورم ایجاد می شود.

به همین ترتیب ، اگر بانک مرکزی تصمیم بگیرد که ممکن است با یک دوره تورم ناخواسته روبرو شود ، ممکن است نرخ بهره را بالا ببرد. این افزایش نرخ بهره باعث می شود وام برای خرید سرمایه گرانتر شود و از این طریق هزینه های سرمایه گذاری را افسرده می کند ، و همچنین باعث می شود وام های خانگی گرانتر شود که باعث کاهش هزینه های مصرف کننده می شود. در پایان ، این امر تقاضای کل را به سمت چپ تغییر می دهد و باعث کاهش بازده و قیمت ها می شود و باعث کاهش تورم می شود.

اکنون که CPI را برای اندازه گیری تورم استفاده کرده ایم ، باید در مورد اینکه چرا اندازه گیری تورم مهم است صحبت کنیم.

ما به طور خلاصه ذکر کردیم که چرا تورم یک معیار مهم است ، اما بیایید کمی عمیق تر شیرجه بزنیم تا تأثیر واقعی تورم را برای افراد واقعی مانند شما درک کنیم.

وقتی در مورد تورم صحبت می کنیم ، اندازه گیری نرخ تغییر قیمت ها چندان مهم نیست ، به همان اندازه که اندازه گیری این نرخ تغییر قیمت بر قدرت خرید ما تأثیر گذاشته است-توانایی ما در دستیابی به کالاها و خدماتی که مهم هستندبرای ما و حفظ استاندارد زندگی ما.

به عنوان مثال ، اگر نرخ تورم 10. 7 ٪ در این دوره نسبت به دوره پایه باشد ، این بدان معنی است که قیمت سبد کالاهای مصرفی 10. 7 ٪ افزایش یافته است. اما این چگونه بر افراد عادی تأثیر می گذارد؟

خوب ، اگر یک فرد متوسط در همین مدت هیچ تغییری در دستمزد را تجربه نکند ، این بدان معنی است که هر دلار که اکنون کسب می کند 10. 7 ٪ کمتر از دوره پایه می رود. به عبارت دیگر ، اگر ماهانه 100 دلار درآمد کسب می کنید (از آنجا که دانش آموز هستید) ، محصولاتی که قبلاً برای آن 100 دلار خریداری کرده اید ، اکنون 110. 70 دلار برای شما هزینه دارد. اکنون باید تصمیم بگیرید که چه چیزی دیگر نمی توانید خرید کنید!

با نرخ تورم 10. 7 ٪ ، شما باید با مجموعه جدیدی از هزینه های فرصت برخورد کنید که به معنای پیشبرد کالاها و خدمات خاص است ، زیرا پول شما به اندازه گذشته پیش نمی رود.

اکنون ، 10. 7 ٪ ممکن است به نظر برسد ، اما اگر یک اقتصاددان دوره هایی را که اندازه گیری می کردند سالها نبود ، بلکه ماه ها بود ، چه می شود! اگر سطح تورم ماهانه با نرخ 5 ٪ در ماه افزایش یابد ، در یک سال چه اتفاقی می افتد؟

اگر تورم در حال افزایش قیمت کالاها و خدماتی باشد که خانواده ها در هر ماه 5 ٪ خریداری می کردند ، این بدان معنی است که در یک سال ، همان کالای کالایی که در ژانویه سال گذشته 100 دلار هزینه دارند ، یک سال بعد تقریباً 180 دلار هزینه خواهد داشت. اکنون می توانید ببینید که تأثیر آن چقدر چشمگیر خواهد بود؟

می بینید ، وقتی در مورد سبد نماینده کالاهایی که خانوارها پول خود را خرج می کنند صحبت می کنیم ، ما در مورد تجملات یا موارد اختیاری صحبت نمی کنیم. ما در مورد هزینه نیازهای اساسی زندگی صحبت می کنیم: قیمت نگه داشتن سقف روی سر شما ، هزینه گاز برای کار یا مدرسه و بازگشت ، هزینه غذای مورد نیاز شما برای زنده نگه داشتن شما و غیرهواد

اگر 100 دلار که اکنون فقط می توانستند 56 دلار ارزش چیزهایی را که می توانستید یک سال پیش خریداری کرده باشید ، از شما صرف نظر کنید؟خانه ی تو؟ماشین شما؟غذای تو؟لباس هایت؟اینها تصمیمات بسیار دشواری است و در این مورد بسیار استرس زا است.

به همین دلیل بسیاری از افزایش دستمزدها برای جبران میزان تورم مطابق اندازه گیری شده توسط CPI طراحی شده اند. در حقیقت ، یک اصطلاح بسیار متداول برای تنظیم صعودی به دستمزدها و درآمد هر ساله - هزینه تعدیل زندگی یا کولا وجود دارد.

هزینه زندگی مبلغ پولی است که یک خانواده برای تأمین هزینه های اساسی مانند مسکن ، غذا ، پوشاک و حمل و نقل باید هزینه کنند.

این جایی است که ما شروع به فکر کردن به CPI و نرخ تورم نه از نظر ارزش های اسمی آنها ، بلکه از نظر واقعی.

شاخص قیمت مصرف کننده و متغیرهای واقعی در مقابل اسمی

منظور ما از اصطلاحات واقعی بر خلاف اسمی چیست؟

در اقتصاد ، مقادیر اسمی مقادیر عددی مطلق یا واقعی یک متغیر در دوره های مختلف هستند. مقادیر واقعی مقادیر اسمی را برای تفاوت در سطح قیمت یا تورم تنظیم می کنند. به عبارت دیگر ، تمایز بین اندازه گیری های اسمی و واقعی زمانی اتفاق می افتد که این اندازه گیری برای تورم اصلاح شده باشد. مقادیر واقعی تغییرات واقعی را در قدرت خرید ضبط می کنند.

به عنوان مثال ، اگر سال گذشته 100 دلار درآمد کسب کرده اید و نرخ تورم 0 ٪ بود ، درآمد اسمی و واقعی شما هر دو 100 دلار بود. با این حال ، اگر امسال دوباره 100 دلار درآمد داشته باشید ، اما تورم در طول سال به 20 ٪ افزایش یافته است ، پس از آن درآمد اسمی شما هنوز 100 دلار است ، اما درآمد واقعی شما فقط 83 دلار است. شما فقط به دلیل افزایش سریع قیمت ها معادل 83 دلار ارزش خرید دارید. بیایید ببینیم که چگونه آن نتیجه را محاسبه کردیم.

برای تبدیل یک مقدار اسمی به ارزش واقعی آن ، شما باید مقدار اسمی را بر اساس سطح قیمت یا CPI از آن دوره نسبت به دوره پایه تقسیم کنید و سپس با 100 ضرب کنید.

در مثال بالا ، دیدیم که درآمد اسمی شما 100 دلار باقی مانده است ، اما نرخ تورم تا 20 ٪ افزایش یافته است. اگر سال گذشته را به دوره پایه خود برسانیم ، پس از آن CPI برای سال گذشته 100 بود. از آنجا که قیمت ها 20 ٪ افزایش یافته است ، CPI دوره فعلی (امسال) 120 است. در نتیجه ، (120 دلار 120 دلار)x 100 = 83 دلار.

استفاده از تبدیل ارزشهای اسمی به ارزشهای واقعی یک مفهوم کلیدی است و یک تبدیل مهم است زیرا نشان می دهد که چقدر پولی را که نسبت به افزایش قیمت ها دارید ، نشان می دهد-یعنی چقدر قدرت خرید شما در واقع چقدر است.

بیایید مثال دیگری را در نظر بگیریم. بیایید بگوییم که درآمد شما در سال گذشته 100 دلار بوده است ، اما امسال ، رئیس خیرخواه شما تصمیم گرفت 20 ٪ هزینه تنظیم زندگی را به شما بدهد و در نتیجه درآمد فعلی شما 120 دلار باشد. اکنون فرض کنید که CPI امسال 110 ساله بود که سال گذشته به عنوان دوره پایه اندازه گیری شد. این ، البته این بدان معنی است که تورم در سال گذشته 10 ٪ یا 100 110 110 بود. اما این از نظر درآمد واقعی شما چه معنی دارد؟

خوب ، از آنجا که ما می دانیم که درآمد واقعی شما صرفاً درآمد اسمی شما در این دوره است که برای این دوره توسط CPI تقسیم می شود (با استفاده از سال گذشته به عنوان دوره پایه) ، درآمد واقعی شما اکنون 109 دلار است ، یا (110 120 120 دلار) x 100.

همانطور که مشاهده می کنید ، قدرت خرید شما نسبت به سال گذشته افزایش یافته است. هری

خرید قدرت این است که شخص یا خانواده ای چقدر برای صرف کالاها و خدمات در شرایط واقعی در دسترس است.

شاید تعجب کنید که چگونه نرخ تورم در واقع در دنیای واقعی تغییر کرده است. نمونه های فرضی هنگام توضیح یک ایده خوب هستند ، اما همانطور که اکنون می دانیم ، گاهی اوقات این ایده ها عواقب بسیار واقعی دارند.

نمودار شاخص قیمت مصرف کننده

آیا شما کنجکاو هستید که CPI و تورم با گذشت زمان چگونه به نظر می رسد؟اگر چنین است ، این یک چیز خوب برای تعجب است و جواب این است که به محل زندگی شما بستگی دارد. نه فقط در کدام کشور. تورم و هزینه زندگی می تواند در یک کشور بسیار متفاوت باشد.

رشد CPI را در برزیل نشان داده شده در شکل 1 در زیر در نظر بگیرید.

شکل 1 - رشد cpi. ggregate برزیل نشان داده شده در اینجا تغییرات در کل CPI سالانه با سال 1980 را اندازه گیری می کند. 1

همانطور که شکل 1 را بررسی می کنید ، ممکن است تعجب کنید که "چه چیزی روی زمین در برزیل در اواخر دهه 80 و 90 اتفاق افتاده است؟"و شما کاملاً درست خواهید بود که این سؤال را بپرسید. ما در اینجا به جزئیات نخواهیم رسید ، اما دلایل در درجه اول به دلیل سیاست های مالی و پولی دولت فدرال برزیل که تورم بین سالهای 1986 و 1996 را ایجاد می کند ، بوده است.

در مقابل، اگر شکل 2 زیر را بررسی کنید، می توانید ببینید که سطح قیمت در ایالات متحده در مقایسه با مجارستان در طول زمان چگونه است. در حالی که نمودار قبلی برای برزیل تغییرات سطح قیمت را از سال به سال نشان می دهد، برای مجارستان و ایالات متحده، ما به خود سطح قیمت نگاه می کنیم، اگرچه CPI هر دو کشور تا سال 2015 نمایه شده است. سطح قیمت آنها در واقع مشابه نبود. سال، اما هر دو ارزش 100 را نشان می دهند، زیرا سال 2015 سال پایه بود. این به ما کمک می کند تا تصویر وسیع تری از تغییرات سال به سال در سطح قیمت در هر دو کشور را ببینیم.

شکل 2 - CPI برای مجارستان در مقابل USA. CPI نشان داده شده در اینجا همه بخش ها را شامل می شود. سالانه اندازه‌گیری و به سال پایه 2015 نمایه‌سازی می‌شود

در نگاهی به شکل 2، ممکن است متوجه شوید که در حالی که سطح CPI مجارستان در دهه 1980 در مقایسه با ایالات متحده کمتر بود، بین سال های 1986 و 2013 شیب بیشتری داشت. البته این نشان دهنده نرخ تورم سالانه بالاتر در مجارستان است. در آن دوره زمانی

انتقاد از شاخص قیمت مصرف کننده

هنگامی که در مورد CPI، تورم، و مقادیر واقعی در مقابل ارزش اسمی یاد می‌گیرید، ممکن است از خود بپرسید که "اگر سبد بازار که برای محاسبه CPI استفاده می‌شود، واقعاً منعکس کننده اقلامی که من می‌خرم نبود؟"

همانطور که مشخص است، بسیاری از اقتصاددانان دقیقاً همین سؤال را مطرح کرده اند.

انتقادات به CPI ریشه در این ایده دارد. به عنوان مثال، می توان استدلال کرد که خانوارها ترکیب کالاها و خدماتی را که مصرف می کنند در طول زمان تغییر می دهند یا حتی خود کالاها را تغییر می دهند. شما می توانید سناریویی را تصور کنید که اگر قیمت آب پرتقال امسال به دلیل خشکسالی دو برابر شود، ممکن است به جای آن فقط نوشابه بنوشید.

این پدیده سوگیری جایگزینی نامیده می شود. در این سناریو، آیا می‌توانید بگویید که نرخ تورمی که واقعاً تجربه کرده‌اید، دقیقاً توسط CPI اندازه‌گیری شده است؟احتمالا نه. اقلام موجود در CPI به‌طور دوره‌ای به‌روزرسانی می‌شوند تا تغییر سلیقه‌ها را منعکس کنند، اما همچنان یک سوگیری با ثابت نگه داشتن سبد کالا وجود دارد. این نشان دهنده این واقعیت نیست که مصرف کنندگان می توانند سبد کالاهای خود را در پاسخ به همین قیمت ها تغییر دهند.

انتقاد دیگر از CPI ریشه در مفهوم بهبود کیفیت کالاها و خدمات دارد. به عنوان مثال، اگر فضای رقابتی برای آب پرتقال به گونه‌ای بود که هیچ ارائه‌دهنده‌ای نمی‌توانست به دلیل رقابت کامل قیمت‌ها را افزایش دهد، اما به منظور تصاحب بیشتر بازار، شروع به استفاده از پرتقال‌های تازه‌تر، آب‌دارتر و با کیفیت‌تر برای تهیه آب پرتقال خود کردند.

وقتی این اتفاق می افتد، و اتفاق می افتد، آیا واقعاً می توانید بگویید که همان محصولی را که سال گذشته مصرف می کردید، مصرف می کنید؟از آنجایی که CPI فقط قیمت ها را اندازه گیری می کند، این واقعیت را منعکس نمی کند که کیفیت برخی از کالاها ممکن است در طول زمان به طور چشمگیری بهبود یابد.

انتقاد دیگری از CPI، که مشابه بحث کیفیت است، در مورد بهبود کالاها و خدمات به دلیل نوآوری است. اگر صاحب تلفن همراه هستید، احتمالاً مستقیماً این مورد را تجربه کرده اید. تلفن های همراه به دلیل نوآوری به طور مداوم از نظر عملکرد، سرعت، کیفیت تصویر و ویدیو و موارد دیگر در حال بهبود هستند. و با این حال، این پیشرفت های نوآورانه به دلیل رقابت شدید، قیمت ها را در طول زمان کاهش می دهد.

بار دیگر، کالایی که امسال خریداری کردید، به هیچ وجه مشابه کالایی نیست که سال گذشته خریداری کردید. نه تنها کیفیت بهتری دارد، بلکه به لطف نوآوری، محصول در واقع نیازها و خواسته های بیشتری را نسبت به گذشته برآورده می کند. تلفن های همراه قابلیت هایی را به ما می دهند که چند سال پیش نداشتیم. از آنجایی که CPI یک سبد ثابت را از یک سال به سال دیگر مقایسه می کند، CPI تغییرات ناشی از نوآوری را ثبت نمی کند.

هر یک از این عوامل باعث می شود که CPI سطح تورمی را تخمین بزند که تا حدودی زیان واقعی رفاه را بیش از حد نشان می دهد. حتی با افزایش قیمت ها، استاندارد زندگی ما ثابت نمی ماند. شاید به مراتب از نرخ تورم پیشی بگیرد. علی‌رغم این انتقادات، CPI همچنان رایج‌ترین شاخص مورد استفاده برای اندازه‌گیری تورم است، و اگرچه بی‌نقص نیست، اما همچنان نشان‌دهنده خوبی است که پول شما در طول زمان چقدر پیش می‌رود.

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.