پل های زنجیره ای متقاطع و مبادلات اتمی به سادگی توضیح داده شده است

  • 2021-08-20

این فناوری های رمزنگاری ممکن است عمل کنند و به نظر مشابه باشند ، اما آنها یکسان نیستند.

خوانندگان مانند شما به حمایت از MUO کمک می کنند. هنگامی که شما با استفاده از پیوندها در سایت ما خرید می کنید ، ممکن است یک کمیسیون وابسته کسب کنیم. بیشتر بخوانید

پل های زنجیره ای متقاطع و مبادلات اتمی ابزارهای مفیدی در فضای رمزنگاری هستند ، اما دقیقاً آنها چیست؟آیا پل های زنجیره ای متقاطع و مبادلات اتمی یک چیز مشابه است؟اگر نه ، تفاوت این دو چیست؟

مبادله اتمی چیست؟

مبادله اتمی (یا تجارت زنجیره ای اتمی) شامل تبادل ارزهای رمزنگاری شده بر روی blockchain های مختلف بدون نیاز به اعتبار سنجی شخص ثالث است. این ممکن است شبیه به قراردادهای هوشمند باشد ، که در صورت برآورده شدن مجموعه ای از شرایط از پیش تعریف شده ، قراردادها را اجرا می کنند. به این دلیل است که مبادلات اتمی از قراردادهای هوشمند برای عملکرد بدون واسطه استفاده می کنند.

هدف از مبادله اتمی حذف نیاز به ارزهای فیات در مبادله رمزنگاری است. به عنوان مثال ، اگر می خواهید بیت کوین را به اتریوم تبدیل کنید ، در صورت استفاده از مبادلات اتمی ، نیازی به تبدیل آن به ارز فیات ندارید.

برای تسهیل معاملات ، مبادلات اتمی از قراردادهای تایماکت هش (HTLC) استفاده می کنند. این توافق نامه های معامله ای از کلیدهای Hashlock و Timelock استفاده می کنند و به گیرنده صندوق نیاز دارند تا مبادله را با مهلت تصدیق کند. اگر کاربران اثبات رمزنگاری را ارائه می دهند ، کلید Hashlock فقط مبادله را تسهیل می کند ، در حالی که کلید Timelock مهلت را تعیین می کند.

اگر هرگونه شرایطی در قرارداد برآورده نشود ، معامله از بین نمی رود. تجارت یا با استفاده از HTLC به طور کامل اجرا می شود ، یا به هیچ وجه اجرا نمی شود.

جوانب مثبت و منفی مبادلات اتمی

یکی از ویژگی های عالی ارائه شده توسط Swaps Atomic این است که به یک کلید خصوصی احتیاج ندارد. در یک مبادله اتمی ، یک کلید خصوصی نیازی به ارائه ندارد ، بنابراین احتمال اینکه چنین اطلاعات ارزشمندی توسط بازیگران مخرب وارد شود ، کمتر وجود دارد.

علاوه بر این ، برای انجام مبادله اتمی نیازی به یک سکوی متمرکز ندارید. سیستم عامل های متمرکز توسط گروه کوچکی از افراد کنترل می شوند ، که برای بسیاری از معامله گران رمزنگاری که توزیع قدرت را ترجیح می دهند ایده آل نیست.

اطلاعات و برق در چندین نقطه اتصال یا گره ها در سیستم عامل های غیرمتمرکز توزیع می شوند. این سیستم عامل ها همچنین از فرآیندی شناخته شده به عنوان حاکمیت استفاده می کنند که در آن کاربران می توانند به تغییرات ایجاد شده در شبکه رای دهند.

از آنجایی که مبادلات اتمی می‌توانند در پلتفرم‌های غیرمتمرکز انجام شوند، این امر در را به روی کسانی باز می‌کند که طرفدار سرویس‌های رمزنگاری متمرکز مانند Binance و Coinbase نیستند. به همین دلیل است که سوآپ اتمی یک سرویس کلیدی است که در صنعت DeFi استفاده می شود.

علاوه بر این، استفاده از پلتفرم‌های غیرمتمرکز برای مبادلات اتمی می‌تواند هزینه‌های خاصی مانند هزینه‌های برداشت را کاهش یا حتی حذف کند. سوآپ های اتمی همچنین می توانند زمان تراکنش ها را سرعت بخشند، زیرا کاربران نیازی به صبر کردن برای تایید معامله توسط واسطه ها ندارند. اگر چیزی وجود دارد که معامله گران رمزارز دوست دارند، زمان تراکنش و کارمزد پایین است.

اما مبادله اتمی یک فناوری کامل نیست. مانند بسیاری از ابزارهای رمزنگاری، آنها دارای معایب متعددی هستند. اولا، شما فقط می توانید ارزهای دیجیتال را با الگوریتم های هش یکسان مبادله کنید، که می تواند بسیار محدود کننده باشد. یکی دیگر از عوامل محدود کننده این است که سوآپ اتمی تنها زمانی رخ می دهد که هر دو طرف با نوع و مقدار دارایی های مورد مبادله موافقت کنند.

علاوه بر این، مبادلات اتمی همیشه سریع نیستند. در حالی که آنها مطمئناً می توانند باشند، سرعت به این بستگی دارد که هر دو طرف شرایط قرارداد را قبل از پایان مهلت یا در اسرع وقت انجام دهند. اگر یک یا هر دو طرف وقت خود را در اینجا بگذارند، انجام مبادله اتمی ممکن است مدت زیادی طول بکشد.

پل های زنجیره ای چیست؟

پل های زنجیره ای متقابل (یا پل های بلاک چین) تا حدودی شبیه به مبادله اتمی هستند، اما این دو فناوری یکسان نیستند. پل‌های زنجیره‌ای متقابل برنامه‌هایی هستند که تراکنش‌های بین بلاک‌چین‌های مستقل را تسهیل می‌کنند. یکی از بزرگترین مشکلاتی که بلاک چین ها با آن مواجه هستند، ایزوله بودن آنهاست. این بدان معناست که آنها نمی توانند بدون کمک ابزارهای اضافی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این جایی است که پل های زنجیره ای وارد می شوند.

پل‌های زنجیره‌ای متقابل، قابلیت همکاری را برای بلاک‌چین‌ها فراهم می‌کنند و به ارزهای دیجیتال اجازه می‌دهند از یک زنجیره به زنجیره دیگر منتقل شوند. این همچنین کاربرد توکن ها را افزایش می دهد و به آنها اجازه می دهد در بیش از یک شبکه بلاک چین استفاده شوند.

سه نوع پل زنجیره ای وجود دارد: قفل و نعناع، سوختن و نعناع، و سوختن و باز کردن قفل. بیایید نحوه عملکرد اینها را مرور کنیم.

پل زنجیره متقاطع Burt and Mint شامل سوزاندن دارایی توسط کاربر در یک بلاک چین است در حالی که همان مقدار از آن دارایی بر روی زنجیره دیگری ضرب می شود.

یک پل زنجیره متقابل قفل و نعناع شامل یک کاربر است که توکن هایی را در یک بلاک چین در یک قرارداد هوشمند قفل می کند. هنگامی که این کار انجام شد، نسخه پیچیده شده این توکن ها بر روی بلاک چین دیگری بریده می شود. هنگامی که یک توکن بسته بندی می شود، می توان از آن در یک بلاک چین غیر بومی استفاده کرد تا زمانی که همان مقدار توکن بومی در یک قرارداد هوشمند قفل شده باشد.

در نهایت، یک پل زنجیره متقابل قفل و باز کردن شامل توکن هایی است که روی زنجیره اصلی قفل می شوند. در همان زمان، همان مقدار در یک استخر نقدینگی در زنجیره مقصد قابل دسترسی است.

همانطور که می بینید، همه پل های زنجیره ای نیاز به یک توکن دارند که قبل از اینکه در بلاکچین دیگری در دسترس قرار گیرند، رایت یا قفل شوند.

مزایا و معایب پل های زنجیره ای متقاطع

اعتبار تصویر: haroldguevara/Shutterstock

امروزه پلتفرم‌های پل متقابل زنجیره‌ای محبوب بسیاری وجود دارد، از جمله پل Polygon Bridge، Binance Bridge و Avalanche Bridge. برای مثال پل بایننس در زنجیره BNB وجود دارد و به کاربران اجازه می‌دهد تا دارایی‌ها را بدون نیاز به پرداخت هزینه‌های بالا به یک بلاک چین مقصد منتقل کنند. انتقال پل زنجیره ای متقاطع نیز می تواند با استفاده از پل Binance به سرعت باورنکردنی انجام شود، اغلب در عرض چند ثانیه.

پل‌های زنجیره‌ای متقابل حتی می‌توانند داده‌ها را بین زنجیره‌ها در بالای ارزهای دیجیتال انتقال دهند و به بلاک‌چین‌ها سطح بالاتری از قابلیت همکاری و کاربرد را بدهند. این فناوری همچنین می‌تواند استفاده از DApps (برنامه‌های غیرمتمرکز) در بلاک چین‌های مختلف را آسان‌تر کند. با این حال، چند مشکل در مورد پل های زنجیره ای متقابل وجود دارد، یعنی آسیب پذیری های امنیتی آنها.

برای اجرای یک انتقال پل متقاطع به اعتماد زیادی نیاز است، زیرا وجوه بین زنجیره‌ها جابه‌جا می‌شود. این اعتماد می تواند مورد سوء استفاده قرار گیرد، به خصوص اگر یکی از طرفین به طور مخرب در تجارت عمل کند یا از کدگذاری قرارداد هوشمند مورد استفاده در پل های زنجیره ای استفاده کند. مجرمان سایبری تمایل دارند پل های زنجیره ای را هدف قرار دهند زیرا می توانند آسیب پذیری های امنیتی برای استفاده از آنها داشته باشند.

علاوه بر این، اگر پل زنجیره ای متقاطع مورد بحث متمرکز باشد، احتمال بسیار بالاتری وجود دارد که سیستم به شدت تحت تأثیر نقص فنی یا تصاحب های مخرب قرار گیرد یا حتی خاموش شود. پل بایننس که قبلاً به طور خلاصه در مورد آن صحبت کردیم، نمونه ای از یک پل زنجیره متقابل متمرکز است.

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.