من به عنوان یک مشاور مالی و صاحب یک شرکت برنامه ریزی مالی مستقل در بوستون که متخصص در کمک به 30- و 40 در مورد مدیریت ثروت است ، هزاران مکالمه با متخصصان تازه کار در مورد پول آنها داشته ام.
بسیاری از این مکالمات بر نحوه مدیریت چالش های خود و به حداکثر رساندن فرصت های مالی آنها - که شامل افزایش درآمدهای قوی برای ساخت دارایی های قابل توجه است ، تمرکز می کنند.
اما برخی از مکالمات من با مردم در مورد این است که چگونه می توانند قبل از رسیدن به یک برنامه ریز مالی برای کمک ، برخی از اشتباهات جدی را که انجام داده اند ، خنثی کنند.
در حالی که صحبت کردن در مورد آنچه باید درست انجام شود مهم است ، ما همچنین باید برخی از رایج ترین اشتباهاتی را که مردم با برنامه ریزی مالی انجام می دهند ، تصدیق کنیم. با این کار ، شما ممکن است بتوانید از کجا همه چیز برای شخص دیگری به آنجا رفت و از برخی چرخش های اشتباه در طول سفر خود جلوگیری کنید.
در اینجا چند روش متداول وجود دارد که می بینیم افراد در راه موفقیت مالی در راه خود قرار می گیرند - و آنچه می توانید برای جلوگیری از همان اشتباهات یا حل این مشکلات در زندگی خود انجام دهید:
1. با فرضیات خود بیش از حد پرخاشگر باشید
ماهیت برنامه ریزی مالی شما را ملزم می کند که در مورد آنچه ممکن است در آینده اتفاق بیفتد ، حدس بزنید. شما باید با متغیرهایی از جمله درآمد ، هزینه ها ، جریان نقدی ، بازده سرمایه گذاری و موارد دیگر ، فرضیات زیادی را انجام دهید تا سناریوهای بالقوه را الگوبرداری کنید.
5 ٪ در رده برتر هزینه های خود با کارت نقدی جدید Citi Custom کسب کنید
راهنمای بازنشستگی زودرس
انجام این فرضیات بسیار پرخاشگرانه ممکن است رایج ترین اشتباهی باشد که من با برنامه ریزی خود مرتکب می شوم. در این حالت ، "تهاجمی" می تواند مترادف "خوش بینانه" باشد.
برخی از مردم احساس وسوسه می کنند که تصور کنند در آینده بسیار بیشتر از امروز هستند. این که آنها حتی اگر هیچ سابقه ای از این نوع اعداد ندارند ، پاداش یا کمیسیون گسترده ای کسب می کنند.
برخی دیگر معتقدند که ارزش جبران خسارت سهام آنها فقط بالا می رود و شرط بندی در سهام شرکت آنها یک چیز مطمئن است. یا ، ممکن است مردم فرصت های سرمایه گذاری خاصی پیدا کنند و فرض کنند که نمی توانند از دست بدهند (در حقیقت ، همه سرمایه گذاری ها خطر ضرر را تحمل می کنند).
فرضیات تهاجمی همچنین می تواند به نظر برسد که نیاز به نقدینگی یا صندوق اضطراری را رد می کند زیرا کسی به سادگی نمی تواند یک واقعه فاجعه بار را که شخصاً در زندگی خود تأثیر می گذارد ، ببیند. این ممکن است فرض کند که شما همیشه همان کاری را که اکنون انجام می دهید خواهید داشت و این کار همیشه مزایایی را که در حال حاضر به آن اعتماد دارید فراهم می کند.
اگر جایی برای خطا در فرضیات شما وجود ندارد ، آنها برای استفاده برای اهداف برنامه ریزی بسیار پرخاشگر هستند. شما نمی توانید فرض کنید که همه چیز طبق برنامه همیشه پیش خواهد رفت ، یا اینکه هرگز نیازی به مقابله با یک بازپرداخت مالی غیر منتظره نخواهید داشت.
یک برنامه خوب برنامه ای است که با برنامه های بسیاری در آن ساخته شده است ، در قالب شرایط احتمالی ، بافر مالی و فرضیات محافظه کارانه - مواردی مانند فرض اینکه شما کمی کمتر از آنچه واقعاً انتظار دارید درآمد کسب کنید یا کمی بیشتر از آنچه واقعاً فکر می کنید خرج کنیدشما خواهید کرد
2. عدم پاسخگویی به تغییر
این اشتباه کمی نامشهود است ، اما هنوز هم می تواند برای یک برنامه مالی کشنده باشد. اگر امروز تصمیم می گیرید که شما را وادار به رفتار خاص برای مدت زمان بسیار طولانی می کنید ، به این واقعیت توجه نکرده اید که زندگی تغییر می کند.
شما امروز چه کسی هستید ، لزوماً در 5 سال قرار نیست (چه رسد به 10 یا 20). علایق شما تغییر می کند ، اهداف شما تکامل می یابد و اولویت های شما تغییر می کند. این چیز بدی نیستاین فقط طبیعت انسانی است
مشکل این است که وقتی یک برنامه سفت و سخت را بر اساس ترجیحات خود در زمان حال تنظیم می کنید. در حالی که به دست آوردن آنچه امروز می خواهید احساس رضایت بخش می کند ، می توانید آینده خود را با زندگی و خشکی با زندگی که به خصوص نمی خواهند رهبری کنند ، ترک کنید.
در اینجا نمونه ای از چگونگی نشان دادن این برنامه در برنامه ریزی مالی وجود دارد:
مشتری ممکن است بخواهد خانه ای به طور قابل توجهی بزرگتر (و گرانتر) بخرد. ما از نظر فنی می توانیم این طرح را روی کاغذ کار کنیم - اما متعهد شدن به خانه بزرگتر و گران قیمت ممکن است به معنای کمبود در بودجه آنها باشد تا از موارد دیگری که ممکن است اکنون یا آینده بخواهند استفاده کنند. این می تواند شامل توانایی سفر ، گرفتن یک شنبه یا دستیابی به اهداف دیگر باشد.
در حال حاضر ، مشتری ممکن است بگوید که خرید خانه جدید مهمترین چیز برای آنها است. این اولویت شماره یک آنها است و آنها مایل هستند فداکاری های زیادی را برای تحقق آن انجام دهند.
و این می تواند درست باشد ... در آن لحظه. با این حال ، آنچه این طرح برای آن حساب نمی کند ، این واقعیت است که به محض اینکه خانه بزرگتر را بدست آورند و هزینه آن را در جریان پول نقد خود قفل کنند ، ممکن است انتخاب بسیار کمی یا انعطاف پذیری مالی برای پیگیری اولویت های دیگر برای سالهای بسیاری داشته باشند.
آینده ناشناخته است ، و این شامل چه کسی در آینده خواهید بود. یک برنامه مالی خوب این امر را به خود اختصاص می دهد ، و سعی می کند شما را مجبور به تصمیم گیری در حال تصمیم گیری کند که شما چاره ای جز زندگی با آن برای ده ها سال آینده ندارید.
3. فکر می کنید می توانید راه خود را به هر پاسخی گوگل کنید
قدرت اینترنت شگفت انگیز است. قبلاً هرگز افراد زیادی به اطلاعات واقعاً ارزشمند دسترسی زیادی نداشته اند.
اما با چنین ثروت گسترده ای از دانش ، سر و صدای زیادی به وجود می آید. من دوست دارم که چگونه دانیل کاننمن ، الیویه سیبونی و کاس آر. سانشتاین ایده سر و صدا را تعریف می کنند: این تغییرپذیری ناخواسته در داوری های حرفه ای است.
و شما می خواهید در حوزه مشاوره مالی سر و صدای زیادی کسب کنید ، زیرا خیلی ذهنی است.
در زمینه برنامه ریزی مالی و مدیریت سرمایه گذاری ، سر و صدا می تواند ظاهر شود وقتی می خواهید یک سؤال واحد 10 پاسخ مختلف دریافت کنید ، از آنچه درست است اما برای وضعیت خاص شما قابل استفاده نیست تا اشتباه و گمراه کننده باشد.
شما می توانید به تنهایی مقدار زیادی تحقیق کنید. شما می توانید خود را آموزش دهید ، دانش خود را گسترش دهید و خودتان کارها را انجام دهید. به یک نقطه
همانطور که نوام چامسکی بیان می کند ، "شما نمی توانید انتظار داشته باشید که کسی با دسترسی به کتابخانه زیست شناسی دانشگاه دانشگاه هاروارد به زیست شناس تبدیل شود و بگوید ،" فقط به آن نگاه کنید. "این چیزی به آنها نمی دهد. اینترنت یکسان است ، به جز بزرگنمایی. "
نکته چامسکی این است که دسترسی به اطلاعات کافی نیست ، که از نظر Google ، هر کسی که دارای اتصال به اینترنت باشد ، کافی نیست. شما باید آن دسترسی را با دانش و خرد ترکیب کنید که به شما می گوید چه چیزی را جستجو کنید و چه چیزی را نادیده بگیرید.
به همین دلیل اشتباه است که فکر کنید می توانید هر آنچه را که برای مدیریت در زندگی مالی خود مدیریت می کنید ، از برنامه ریزی خود گرفته تا سرمایه گذاری خود ، DIY کنید. سرانجام ، شما به یک نقطه پیچیدگی خواهید رسید که ممکن است از راهنمایی های حرفه ای بهره مند شوید - زیرا این متخصصان هستند که آنچه را که قابل توجه است ، می فهمند و چه چیزی فقط سر و صدا است.
افرادی که من می بینم که به بالاترین سطح موفقیت مالی می رسند می دانند که آنها نمی دانند ، و آنها تصدیق می کنند که چیزهایی وجود دارد که حتی نمی دانند آنها نمی دانند.
آنها ممکن است در زمینه های خودشان متخصص باشند ، اما خود آگاهی دارند تا محدودیت های دانش خود را درک کنند. در آن مرحله ، آنها به دنبال کارشناسان دیگری برای پر کردن شکاف ها و اطمینان از باقی ماندن در مسیر صحیح به اهداف و اهداف خود هستند.